عاشورا باشد یا ضربت خوردن، سالروز فوت خمینی باشد یا تولد پیغمبر: فرق نمیکند هر وقت هوا پس است حکومت با تعطیلی اجباری، توفیق اجباریای بوجود میآورد تا مردم را راهی مسافرت کند. رژیم اطلاع دارد که عدهای بدنبال فرصت هستند، برنامه سفر را - چه زمستان باشد و چه تابستان - یک جوری فراهم میکنند و به شمال و یا سایر نقاط دیگر بروند. اما امسال همه چیز رنگ و بوی دیگری میدهد. رژیم سر در گم در مسائل و مشکلات، آشی روی دستش مانده که خود پخته است با یک وجب روغن فرد اعلا در رویش. هیچگاه رژیم از منظر بینالمللی تا این حد در مخمصه نیفتاده بوده و هیچگاه از زاویه مسائل داخلی تا این حد منفور نبوده است. از سوی دیگر بحث انتخابات نیز کاملا لوث است و تاکنون رژیم در دو قطبی کردن فضای سیاسی کشور موفقیتی نداشته است. حتا زمانی که جریان اشغال سفارتخانه انگلستان پیش آمد، رژیم سعی کرد با پخش شایعه و پچ و پچ، چنین بنمایاند که بعضی از جناح های داخلی راضی به این امر نبودهاند، و خلاصه اینکه ما دو جناح اصولگرا اختلافات عمیقی داریم و مردم می توانند به طرفداری از یکی، و تو دهانی زدن به طرف مقابل، بیایند در انتخابات شرکت کنند، اما غافل از اینکه حنای آقایان پیش مردم رنگ باخته است
این ۱۶ آذر اما به رغم اینکه در درون تعطیلی اجباری مملکت فرو رفته است اما میتواند با توجه به اینکه تمامی شرایط داخلی فراهم است به یک گوشمالی دیگری برای دیکتاتور و همدستانش تبدیل شود. از دیگر سو مشاهده میکنیم اوپوزیسیون خارج از کشور نیز طی انتشار اطلاعیههایی، دانشجویان را به مبارزه بیش از پیش با رژیم فراخواندهاند. دانشجویان همواره پرچمدار مبارزه با خودکامه و خودکامگی بودهاند و مردم ایران، آنها را پیشگام مبارزات خود با استبداد قلمداد کردهاند. تعطیلی یکهفتهای کشور نشانه ترس و زبونی حکومت است از دانشجو در روز دانشجو: روز ۱۶ آذر بر همه مردم ایران بویژه دانشجویان مبارز راه آزادی مبارک باد