چنانچه روابط غرب با کره شمالی رو به عادی شدن بگذارد ایران باید انتظار قطع کمک های فنی - نظامی کره به ایران را داشته باشد، که این رخداد چندان هم دور از ذهن نیست (از رفت و آمدهای گاه و بیگاه افراد سرشناسی از دستگاه دیپلماسی مستقر در واشنگتن، به پیونگیانگ، به بهانه مذاکره پیرامون مراکز هستهای کره شمالی، در طی سالهای گذشته، میشد چنین استنباط کرد که سردی روابط رو به گرمی دارد اما با وجود رهبر بیمار، برملا شدن حرارت آن چندان به صلاح نبود.) میتوان به این باور رسید که یکی دیگر از حامیان رژیم جمهوری اسلامی - چه بهدلیل بیثباتی ناشی از جوانی وارث قدرت و چه به سبب نزدیکی به غرب - از لیست تکیهگاهها خارج خواهد شد
به باور من در طول ۳۲ سال حاکمیت حاکمان فعلی جمهوری اسلامی، هیچگاه این رژیم در جامعه بینالمللی تا این حد تنها نبوده است. کشورهای اتحادیه اروپا و دو کشور آمریکا و کانادا در بدترین نوع رابطه با رژیم ایران بسر می برند. کشورهای ترکیه و برزیل که خیلی زود از جمع یاران بیرون جهیدند. لیبی که سرنوشتش معلوم شد. سوریه که خود تا خرخره گرفتار اوضاع رو به سقوط داخلیست. کشورهای آسیای میانه که دم دمی مزاح هستند. ونزوئلا که با توجه به دست به گریبان بودن چاوز با بیماری سرطان، چندان امیدی برای سران جمهوری اسلامی باقی نگذاشته و اما دو قدرت چین و روسیه، چنانکه تجربه تاریخی نشان داده است، در معادلات و زد و بندهای جهانی، سرانجام به اردوی غرب خواهند پیوست
در داخل کشور نیز اوضاع بهتر از این قابل ترسیم نیست و مشکلات رژیم و در راس آن علی خامنهای با ملت و ریزش نیروهای "خودی" بویژه از پس از انتخابات ۸۸ کاملا روشن است
اما از این نکته نباید غافل شد که علی خامنهای دارد تلاش میکند با بکارگیری ابزارهای تبلیغاتی در جناح مخالفانش تفرقه اندازد و تازه ترین دستاویز این اختلاف نیز میتواند بحث انتخابات باشد، که از یکسو دل هیچکس از جناحهای غیراصولگرا با شرکت در آن راضی نیست (اعلامیه شورای هماهنگی) که طبیعی نیز بهنظر میرسد چرا که شروط آنها برای شرکت در انتخابات پذیرفته نشد و به زبان عامیانه یکدیگر را تحویل نگرفتند، اما از سوی دیگر طرفداران خامنهای بگونهای امنیتی دارند بستری را فراهم میآورند برای اعترافگیری زیرکانه طی مصاحبهها - پیرامون انتخابات اسفندماه - از چهرههای شناختهشدهتر جناح اصلاحات که از قضا بنا بر مسلکی که دارند چندان سر نترسی هم ندارند در امور سیاسی، و هیچگاه نیز این ترس یا مصلحتاندیشی و درگیر شدن با اصولگرایان و بیترهبری را پنهان نکردهاند. بهرحال در مقطع بسیار حساسی بسر میبریم و میطلبد که ضمن ارائه نقطهنظرات منطقی در مورد تحریم انتخابات در روند برملا کردن حیلهگری دستگاه امنیتی رژیم، آنها را بیش از پیش افشا و هشیاری و شکیبایی خود را نیز حفظ نماییم، که در غیر اینصورت بیشترین بهره را از تفرقه، خامنه ای و همدستانش عاید خود خواهند کرد
***
آنچه که از سایر موضوعها شفافتر مینماید مثلی است معروف که میگوید: علی مانده است و حوضش که حکایت علی خامنهایست که تنهای تنها مانده است در صحنه داخلی و بین المللی