Wednesday, August 17, 2011

داغ مسلمانی بر پیشانی: آیا پینه، هر چه کلفت‌تر، مسلمان‌تر؟

جای مهر بر پیشانی از پدیده‌هایی بود که پس از انقلاب ۵۷ - بیشتر، پس از دهه اول - خود را نمایاند. در دهه‌های دوم و سوم پس از انقلاب، که شایسته‌سالاری به‌عنوان معیاری برای انتخاب بیش و کم مطرح نبود، به‌آشکار دیده می‌شد که برای تکیه زدن بر کرسی‌های اداریِ رژیم، علاوه بر ته ریش و بستن دکمه‌ی بالایی پیراهن، پینه‌ی پیشانی نیز به یک اپیدمی اسلامی و مد روز در میان جیره‌‌خواران قدرت بدل گردیده و در میان «خودی»ها چنین مرسوم شده که جای مُهر بر پیشانی، نشانه‌ای است از مسلمان‌تر بودنِ «رجال». البته بودند کسانی که از چنین نشانه‌ای در پیشانیشان اثری نبود، و الحق کار خود را تا آنجا که ساختار نظام دست و پایشان را نمی‌بست، به‌خوبی به سرانجام می‌رساندند، اما تقریبا تمامی کسانی که به نوعی اید مهر را برای خدنمایی بر پیشانی حک کرده بودند، در امور محوله ناموفق می‌نمودند، که ناگفته نماند هیچگاه نیز از کار بیکار نماندند! اینک سوال اینست که آیا براستی این داغ می‌توانست و می‌تواند میزان مسلمانی و نیز کاردانی انسان‌ها باشد و او که درد چنین داغی را به‌جان خریده است، آیا دلش را به خدا نزدیک‌تر کرده و کارها به شایستگی به انجام رسانده؟ یا اینکه خود را به کنار سفره‌ی اربابان قدرت کشانده، و از ته‌مانده ارتزاق کرده است؟ به عکس ها نگاه کنید