Monday, August 1, 2011

مثل اینکه خبرهایی در راه است: حاج قاسم سلیمانی کیست؟


گاهی انتشار پاره ای خبرها و سپس پررنگ کردن بخش هایی از آن خبر، انسان را به این اندیشه فرو می‌برد که این خبر از آن معمولی‌هاش نیست و دارد پیامی را انتشار می‌دهد یا دارد فضایی را می‌سازد

اخیرا در دو نشریه معتبر و تصمیم‌ساز واشنگتن پست آمریکایی و گاردین انگلیسی گزارشی انتشار یافت پیرامون یک سردار نظامی بلندپایه ایرانی به نام قاسم سلیمانی که از او به‌عنوان مقتدرترین عضو سپاه پاسداران نام برده است

این سردار سپاه که تا دیروز نامی از او در محافل داخلی برده نمی‌شد - اگرچه به یقین از سرشناسان در میان نظامیان بشمار می‌رفته و خودی‌های حکومت از ویژگی‌های او مستحضر بوده‌اند - ناگهان نامش در سطح بین‌المللی مطرح می‌شود و در گزارش‌ها او را به عنوان چهره‌ای که بیش از رییس جمهور کشور، تصمیم‌ساز است، مطرح می‌کنند 

آنطور که در گزارش این دو نشریه به آن اشاره ویژه شده است چنین برداشتی را بوجود می‌آورد که حاج قاسم سلیمانی اولین ژنرال ایرانی است در بعد از انقلاب که سرخود و بدون  اجازه از مافوق خود و حتا بدون هماهنگی با دستگاه دیپلماسی کشور، با آمریکایی‌ها در سطوح بالا در تماس بوده و سیگنال‌هایی هم رد و بدل کرده است. نکته جالب‌تر آنستکه تشکیلات رهبری رژیم نیز تا کنون به چنین تماس‌هایی حساسیت نشان نداده (مرحوم محمد رضا شاه حتا به شایعه چنین تماس‌هایی بسیار حساس بود و آنجایی که احساس می‌کرد ممکنست کنترل دیپلماسی توسط یک فرد نظامی از دستانش خارج شود، اگر خیلی طرف را دوست می‌داشت، ضمن رساندن نارضایتی خود به گوش او، بازنشسته‌اش می‌کرد) که این نیز می‌تواند بی‌شک حرف و حدیث‌هایی را بدنبال داشته باشد، از جمله آنکه آیا علی خامنه‌ای خوشنود است از تماس این بلندپایه نظامی با شیطان بزرگ و یا سناریو دیگر اینکه آیا قدرت این سردار سپاه در حدی است که خامنه‌ای را توان رویارویی با آن نیست و در شرایط فعلی او آزاد است که قدرت خود را به رخ حاکمان در داخل از یکسو و به رخ محافل بین‌المللی حساس به مسائل ایران از سوی دیگر بکشاند و به اصطلاح چنین بنمایاند که شاید او تنها کسی است که کلید حل بحران رژیم در دستان اوست: به باور من هستند کسانی از جناح‌های داخلی حکومت، که پس از انتشار چنین گزارش‌هایی، به صرافت بیفتند یا چنین بپندارند که سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی همانی‌ست که مدتهاست انتظار آمدنش را می‌کشیده‌اند، اگرچه جرات ابراز آنرا نداشته و ندارند 

***

آنچه که مسلم است، یکی از سناریو‌های محتمل در ماه های آینده، قدرت گرفتن بیش از پیش سپاه پاسداران، و استقرار یک حکومت نظامی تمام عیار در کشور است و در این رهگذر این گمانه‌زنی نیز وجود دارد که بعضی از قدرت‌های غربی چندان هم بی‌تمایل به آن نباشند. از سوی دیگر ممکنست چنین تشکیلات نظامی، بی‌رغبت نباشد تا برای وجیه‌المله نمودن چهره خود طومار حاکمیت ولی‌فقیه را درهم بپیچند، اما براستی سوال اینست که آیا استقرار چنین حکومتی می‌تواند جنبش ملت ایران را از حرکت وادارد و آیا نظامیان قادر خواهند بود، با توجه به سرکوب‌های ۲ سال اخیر مردم، با مطالبات آزادی‌خواهانه مردم ایران بگونه‌ای مسالمت‌آمیز کنارآیند؟