وقایعی هستند که بیشک میتوانند تاریخ یک کشور را تغییر دهند مانند ۲۵ بهمن و نیز رخدادهایی هستند که چهرههای تاریخی را به کریهالمنظریِ برگشتناپذیری مبدل میسازند! علی خامنهای یکی از آنهاست که طی دوران ۲۳ ساله حکومتاش رفته رفته از خود چهرهای بروز داده، که با هیچ بزکی قابل ترمیم نخواهد بود. بدون تردید هر یک از اشتباهاتی که او در این دوران مرتکب شده است، هرکدام به تنهایی میتواند تاثیر شگفتآوری در ایجاد نفرت در مردم داشته باشد
یک - عدم برخورد با آمران و عاملان قتلهای زنجیرهای و ماستمالی کردن پرونده جنایتکاران
دو - عدم رسیدگی به ماجرای قتل زهرا کاظمی و دستور قتل و ترور دگراندیشان مقیم خارج از کشور
سه - واداشتن سعید مرتضوی به بستن فلهای روزنامهها و دستگیری فلهای روزنامهنگاران و وبلاگنویسان
چهار - ایجاد محدودیت برای آیتالله منتظری، حصر خانگی و فشار بر یاران و همراهان آن مرحوم
پنج - عدم برخورد قاطع با آمران و عاملان حمله به کوی دانشگاه در دو نوبت قبل و بعد از انتخابات ۸۸
شش - دخالت مستقیم در موضوع هستهای که منجر به صدور قطعنامههای متعدد از سوی شورای امنیت سازمان ملل شد و نهایتا فقر و فلاکت را بر مملکت حاکم نمود و کار را به جایی کشاند که هر آن امکان حمله نظامی به کشور را فراهم نموده است
هفت - دخالت و همراهی در تقلب در انتخابات ۸۸ و پشتیبانی صریح و بدون چون و چرا از احمدینژاد که عملکرد ۴ ساله نخستین دوره ریاست جمهوریاش، اظهر من الشمس بود
هشت - جلوگیری از رسیدگی به پرونده دزدی خیابان فاطمی و اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی
نه - همدستی با فرزندش مجتبا در جهت حمله به مردم در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ و تشویق نیروهای نظامی، شبه نظامی و لباس شخصی در سرکوب، شکنجه، تجاوز، قتل و بازداشتهای فلهای آزادیخواهان، روزنامهنگاران، وکلا، سیاستمداران و دانشجویان
ده - تبریک زودهنگام و عجولانه به احمدینژاد قبل از روشن شدن نتایج انتخابات، شاخ و شانه کشیدن برای مردم در نماز جمعهی معروف و دستور حصر و زندانی کردن میر حسین موسوی و مهدی کروبی و فشار بر خانوادههای ایشان از بهمن سال ۸۹ تا کنون
***
اگر فرض میکردیم که خامنهای در انجام موارد بالا هیچ اطلاعی و دستی نداشته و مقصر نبوده، شاید - تاکید روی شاید - او با تقاضای بخشش و امر به محاکمه علنی و واقعی و مجازات تمامی آمران و عاملان هر کدام از موارد ده گانه ذکر شده و اعلام برکناری خود از قدرت و سپردن آن بدست خردمندان و خوشنامان، میتوانست راهی بجوید تا توسط مردم بخشوده شود و تا پایان عمر به عنوان یک شهروند عادی، در آرامش بسر برد، اما این فرضِ نگارنده، فرضیست محال. پس او خود باید در دادگاه ملت بابتِ تک تکِ خطاهای خود و سهیم بودن در خطای زیردستاناش که با سکوت او همراه بوده است، محاکمه شود و تقاص پس دهد. همانگونه در ابتدا نیز اشاره شد، روزهای مهمی وجود دارند که نشان از همبستگی و همدلی دارد. به چنین روزهایی که نزدیک میشویم، خودکامه، رنگ چهره را میبازد. یکی از این روزها، روز ۲۵ بهمن است که برگزاری هر چه باشکوهتر آن بهگونهای دادگاه ملت را به نمایش میگذارد و تو گویی مردم با حضور خود، قصد محاکمه خودکامه را دارند: بیاییم ۲۵ بهمن را به سرآغاز آزادی مبدل کنیم