خبرها حاکی است که عدهای به عنوان اعتراض به سیاستهای انگلیس، به داخل سفارت بریتانیا در تهران حمله کردند و ضمن دستیابی به اسناد سفارت، گوشههایی از سفارت را به آتش کشیدند. آنچه که کاملا واضح است با توجه به بافت و ساختار حکومت جمهوری اسلامی و تجربیات سالیان از چنین رخدادهایی به گمان من این واقعه بدون چراغ سبز علی خامنهای امکان پذیر نبوده است، همچنانکه حمله به سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ نیز بدون موافقت خمینی قابلیت اجرا نداشت. باید منتظر بود و واکنش خامنهای و احمدینژاد را به عنوان نمایندگان دو طرز فکر متقابل یکدیگر، پیرامون این حادثه را مورد تامل و بررسی قرار داد
سه حالت قابل گمانهزنی است: اول - اینکه این عمل بدستور و موافقت خامنهای صورت گرفته است که نشان از جنگافروزی او برای مقابله با مشکلات داخلی و بینالمللی دارد و با این تصور که مسیر و شتاب سقوط نظام با چنین شیوههایی می تواند تغییر یابد، دست به چنین اعمالی زده شده است، در این حالت اگر دولت احمدی نژاد در جریان نبوده باشد و با این عمل نیز موافق نباشد که موضعگیری دستگاه امور خارجه (وزارت امور خارجه رژیم طی اطلاعیهای از موضوع اظهار تاسف کرده) گویای آن است، می توان منتظر استعفای دولت بود به عنوان اعتراض به چنین حرکتی. دوم - اینکه این امر توسط عوامل احمدی نژاد صورت گرفته تا بحران های ناشی از کفایت و قابلیت دولت را در فضای تندروانه پنهان نماید که در این صورت چنانچه بدون اطلاع خامنهای این امر به انجام رسیده باشد باید منتظر برکناری دولت باشیم. سوم - عدهای عوامل خودسر(!) و خارج از کنترل دولت و بیت رهبری دست به چنین عملی زده باشند که اگر همسویی با چنین عملی از سوی دستگاه رهبری و قوه اجرایی کشور وجود نداشته باشد در این صورت اول باید منتظر دستگیری و مجازات عاملان بود - که ممکنست در این رهگذر مصلحی وزیر اطلاعات بیاید بگوید که دست اجنبی و دولت های بیگانه در این کار بوده است (بدون شوخی) - و دوم باید در انتظار اظهار تاسف و معذرتخواهی هم دولت و هم دفتر رهبری جمهوری اسلامی باشیم
***
به باور من اتفاقی که افتاده به دستور هر کسی یا زیر سر هر عاملی که بوده باشد، رژیم جمهوری اسلامی را در اذهان و افکار دنیا یک جنگطلب مینمایاند و این رژیم را یک قدم دیگر به سقوط نزدیکتر کرده است