Thursday, November 24, 2011

تا پایان عمر جمهوری اسلامی، تنور انتخابات در ایران هرگز داغ نمی‌شود


تدابیر ویژه برای دوقطبی کردن فضای سیاسی کشور همچنان ادامه دارد. رژیم قصد دارد بدون نیروهای‌ سیاسی طرد شده از سوی دستگاه‌های امنیتی و بیت رهبری و حتا بدون حضور بخش اصلاح‌طلبان متمایل به مسامحه با حکومت، همچنان بر تنور انتخابات بدمد. آنها دارند خودی‌های حکومت را به بد و بدتر تقسیم می‌کنند و به شدت و همه روزه با بهانه های مختلف نمایش‌های وسوسه‌آمیز برای ایجاد رغبت در مردم را به اجرا در می‌آورند. یکروز برچسب منحرف می‌زنند به گروهی از خودشان تا توجه مردم را جلب کنند که مثلا آی چه نشسته‌اید که گروهی وجود دارند که رهبر و ولایت فقیه و جماعت روحانیون را بر‌نمی‌تابند، یکروز به روزنامه دولت حمله می‌کنند اما روزنامه‌ی دیگری را می‌بندند که گفتگو کرده است با مشاور رییس جمهور اما متهم  را آزاد می‌گذارند و یکروز وزیر اطلاعات رژیم، صحنه‌ انتخابات پیش روی را صحنه مقابله با رهبری ترسیم می‌کند در جمع طلاب مدارس حوزوی در قم

همه این تدابیر امنیتی براستی نوعی دغل‌بازی محسوب می‌شود و به خیال خودشان مردم را آنقدر احمق می‌پندارند که با بلایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ بر سرشان آوردند باز هم از چنین رویدادهایی تاثیر بگیرند و برای ابراز مخالفت خودشان با یک جناح، به جناح دیگر - که هردو از یک قماشند - روی ‌آورند

آنطور که مصلحی وزیر اطلاعات می‌گوید که صحنه انتخابات آینده صحنه رویارویی با رهبر است، این مفهوم را القا می‌کند که کسانی که با رهبری و نظام مخالفند، دارند وارد انتخابات می‌شوند. به عبارت دیگر این معنی را می‌رساند که وزارت عریض و طویل اطلاعات و  جنتی شورای نگهبان و لباس‌شخصی‌ها و نیروهای بسیج و ... با آن کسان کاری ندارد و خلاصه اینکه این دسته از نامزدهای انتخابات با توجه به همه فیلترها، آزادانه وارد صحنه انتخابات می‌شوند و شگفت‌آور اینست که آقای مصلحی همه اینها می‌داند و همه آنها می‌شناسد اما دست روی دست می‌گذارد تا آن ناکسان بیایند به عنوان نامزد انتخاباتی و فقط اکتفا می کند به توصیه به مردم که حواسشان باشد به نامزدهایی که قصد دارند رهبر را ساقط کنند، رای ندهند. خلاصه کلام اینکه در میان نامزدها از آنهایی که شما مردم، دوست دارید به مجلس راه ‌یابند، هم پیدا می‌شود. یعنی ای مردم بیایید و رای دهید (تا تنور انتخابات گرم شود). اما روشن است که این بازی‌ای بیش نیست و مقصود کشاندن مردم است به پای صندوق های رای. همانگونه که دیدیم در خرداد ۸۸ کسانی از صندوق‌ها بیرون آمد که میل رهبر و  بیت رهبری به آنها بود، و نیز این داستان ادامه دارد چون چیزی تغییر نکرده است

از این مکارانه‌تر و فریبکارانه‌تر مگر شاهدی بر ادعای این نمایش مسخره امنیتی-اطلاعاتی می‌توان یافت که همه آنهایی را که در جنگ زرگری ماه‌های اخیر، منحرف، رمال باز، اختلاس کننده، دزد، برعلیه روحانیت، طرفدار دوستی با مردم اسرائیل، پیرو فرهنگ ایرانی، کورش شناس و ... نامیدند، دارند راست راست راه می‌روند و تازه آنجایی که حکم قضایی می‌آورند برای دستگیری‌شان، با قلدری به حکم تن نمی‌دهند و تقاضای دستگیری دادستان را هم می کنند

سوال اساسی اینست در جایی‌که احمد زید‌آبادی خودمان - شرف اهل قلم - طی یکی دو مقاله، چند سوال محترمانه از علی خامنه‌ای پرسیده بود، و از آنجا که او نه برانداز بود و نه داعیه ضدیت با رهبری و ولایت فقیه را داشت و نه حتا مجال آن یافته بود تا همراه مردم شود در صحنه اعتراضات به انتخابات، دستگیرش می‌کنند برای همان چند سوال از رهبر و حکمی برایش می‌برند بی‌سابقه از زمان مشروطیت تا کنون (سالها حبس و تبعید و محرومیت دایم از کار و حرفه روزنامه‌نگاری) چگونه می‌شود که عده‌ای آزادانه قصد کله پا کردن رهبر را دارند و کک کسی هم نمی‌گزد؟

البته از این همه دریدگی سیاسی جناح "منحرف" نتیجه دیگری را نیز می‌توان حاصل کرد که: تُنبان رهبر آنقدر گُهی است که هر غلطی می‌خواهند دارند با او می‌کنند و کسی را یارای جلوگیری‌شان نیست. بهر حال چه جنگ زرگری باشد و چه پرونده‌های کثافتکاری یکی زیر بغل دیگری، به باور من تا پایان عمر جمهوری اسلامی، تنور انتخابات در ایران هرگز داغ نخواهد شد! آذرک