Saturday, December 4, 2010

امید به نجات با رونویسی از روی دست شاه: این بیمارفقط با قطع عضو درمان خواهد شد


در کیهان روز شنبه ۱۳ آذر ماه ۱۳۸۹ خبری زیر عنوان "بي سابقه ترين حركت راهبردي كشور الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني تدوين مي شود" تیتر اول بود ودر خبر آن آمده بود: "طی آن در جلسه ای ۴ ساعته در حضور رهبر انقلاب دهها تن از اندیشمندان, استادان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی هم اندیشی و بررسی "مبانی, ویژگی ها و ابعاد الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت"  بحث و گفتگو شده بود". ظاهرا قصد از تشکیل چنین مجمعی طبق خبر انتشار یافته "بکارگیری همه ظرفیت نخبگانی در تدوین الگوی راهبردی چهار عرصه "فکر, علم, زندگی و معنویت"" ذکر شده واز آن بعنوان "طراحی سندی بالادستی برای تمامی برنامه ها و چشم اندازهای کشور" نام برده شده است
 اما نکته قابل توجه اینست که ایجاد چنین مجمعی - که از قضا همه شرکت کنندگان در آن بجای نشستن بر روی زمین, بر روی مبلمان راحت لمیده بودند - به نظر می رسد نسخه کپی شده از مشابه آن در سال ۱۳۵۴ با عنوان "گروه اندیشمندان" است. گروه اندیشمندان در نیمه دوم سال ۱۳۵۴ با احساس خطرو فشار فرح و بدستور محمد رضا پهلوی تشکیل شد واکثر اعضای آنرا اطرافیان فرح دیبا (پهلوی) از جمله دکتر نهاوندی, دکتراحسان نراقی و دکتر نصر - که دو تن اخیر بگونه ای از مشاوران سران حکومت اسلامی نیز محسوب می شوند - که در آن زمان از منتقدین سرسخت دولت هویدا قلمداد می شدند, شکل می دادند
     در آن زمان هم بحث بر سر ارائه الگوی پیشرفت و تدوین روح انقلاب سفید بود و به لحاظ اینکه احساس می شد در صورت عدم بکار گیری تخصص نخبگان راه به بیراهه خواهد رفت و مشکلات و معضلات کشور منجر به نارضایتی عمومی می گردد جلسات فشرده ای درکارگروههای فرعی شکل گرفت وسرانجام به تدوین برنامه مفصلی منجرشد
اما سرعت شکل گیری جنبش ضد استبدادی و گستردگی نارضایتی مردم چنان حوادث را پی در پی رقم زد به گونه ای که هیچگاه فرصت استفاده از راهبردهای پیشنهادی در آن گزارش قطور ارائه شده توسط دکتر هوشنگ نهاوندی رییس گروه اندیشمندان بدست نیامد. انقلاب شد. شوروعشق همیاری و ساخت و سازو آبادانی و شایسته سالاری, که عمر بس کوتاهی داشت جای خود رابه شوق صدورانقلاب ومبارزه با استکبارجهانی و تخم نفاق کاشتن و چند دستگی های بی رحمانه و اعدام و خون وجنگ و ... سپرد وبرملک و ملت آن رفت که دیدیم

*****
آیا رو نویسی یا رج زدن از روی دست محمد رضا شاه در این مقطع می تواند به نجات حکومت اسلامی ازهلاک شدن, یاری رساند
اگر می توانست سلطنت شاه را نجات می داد چرا که تشکیل گروه های دانشگاهی و خبره زمانی می تواند اثر گذار باشد که اولا اجرای مو بمو ی آن نیز در دستور کار قرار گیرد(تجربه سال های اخیر نشان می دهد مجریان - قوه مجریه - به سرکردگی احمدی نژاد همواره ساز خود را می زنند و پاسخگو به هیچ مرجعی نیستند.) به عبارت دیگر تدوین برنامه, زمانی اثر می کند که بدرستی و با اعتقاد به آن اجرا شود. دوم اینکه رهبران کشور در تشکیل گروه اندیشمندان اسلامی نیز همانند گروه اندیشمندان قبل از انقلاب دیر به صرافت افتاده اند وبه لحاظ همین دیر کرد پر هزینه, آبی از آن گرم نخواهد شد
بیماری حکومت, بقدری پیشرفت کرده است که تجویز نسخه های تسکینی, درد آن را درمان نخواهد کرد. برای نجات این مریض در حال احتضار جراحی اساسی توسط جراحان زبده لازم است و بی هیچ تردیدی بدون قطع عضو یا اعضایی از بدن آن, درمان قطعی حاصل نخواهد شد
 این باور استوار است که, بیمار شفا یافته, یک حکومت رو به بالندگی با ملتی سربلند خواهد بود که در فضایی دموکراتیک اعضا جراحی شده اش ترمیم می یابد, و بی شک ملت زجرکشیده دوباره با یک حکومت بزک شده در پشت نقاب کینه, واپسگرایی ونفاق هرگزروبرونخواهد شد