Monday, October 1, 2012

ادامه‌ی سقوط ریال می‌تواند منجر به سقوط رژیم شود


ساعت به ساعت ارزش ریال نسبت به ارزهای خارجی کاهش می‌یابد، بحرانی که حتا در روزهای پیش و پس از انقلاب ۵۷ دیده نشد. دولتی‌ها به سرکرده‌گی احمدی‌نژاد سعی می‌کنند این بحران را بدون ذکر شواهد مستدل - و فقط با ادا و اطوار در جلوی دوربین تله‌ویزیون - به یک گروه خاص مافیایی در درون کشور ربط دهند. جناحی از مجلسیان معتقدند که دست احمدی‌نژاد در این پروژه در کار است، و با این عمل کشور را به سوی پرتگاه هول می‌دهد. از بیت رهبری خبری نیست و سکوت مرگبار آنجا را فراگرفته است. پاره‌ای سقوط ارزش پول ملی را به دست‌هایی در خارج از کشور ربط می‌دهند. بانک مرکزی و رییس آن بهمنی، ماه‌هاست که می‌گوید برابری ریال با ارز‌های خارجی از هفته آینده، بهبود خواهد یافت اما هنوز از آن هفته‌ای که مورد نظر بهمنی‌ست خبری نیست. بسیاری از تحلیل‌گران بحران مالی اخیر را نشات گرفته از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و در پی آن فشار‌های غرب در اجرای همان قطعنامه‌ها - کاغذ پاره ها - می‌دانند و در همین راستا اثرات بحران امروز را در زندگی مردم بین سه تا شش ماه آینده پیش‌بینی می‌کنند که به یک فاجعه تمام عیار مبدل خواهد شد و راه حل کاهش بحران را در عقب‌نشینی جمهوری اسلامی (نوشیدن جام زهر) از مواضع‌اش در مسائل بین‌المللی می‌پندارند. برخی نیز نابخردی‌های دست‌اندرکاران و ناکارآمدی دستگاه مالی و ارزی کشور را مقصر جلوه می‌دهند 

 اگرچه اعتقادی به انجام کارِ کارشناسانه‌ی علمی در نوک تصمیم‌گیری هرم قدرت در ایران وجود ندارد، اما می‌توان انتظار داشت تا معدود خردمندان در بدنه حکومت، تشکیل یک مجمع صالح و بی‌طرف اقتصادی را برای مشاوره پیشنهاد و تشکیل دهند، مگر اینکه درد تشخیص داده و درمان‌پذیر یا ناپذیر بودن آن به گفتمان گذارده شود! شاید ترس و واهمه از برملا شدن علنی یک فاجعه ملی (یک دلار آمریکا در آغاز ریاست جمهوری احمدی‌نژاد حدود ۹۰۰ تومان بوده است و در چند ماهه پایانی آن دارد به سمت ۴۰۰۰ تومان و شاید هم بیشتر حرکت می‌کند ) که می‌تواند نشان از سقوط همه چیز و همه کس داشته باشد، سبب شده است که کاری در این زمینه صورت نپذیرد (پاک کردن صورت مساله)؟

در جایی که همه روزه شاهد گستردگی فقر در میان مردمان‌مان هستیم، بسیاری از کارگران بیکار شده‌اند، بیشماری به خاطر تعویق در دریافت دستمزدشان، صدای اعتراض بلند کرده‌اند و بازنشستگان‌مان، ناامید از ادامه زندگی بسر می‌برند، آیا می‌توان انتظار داشت که استمرار بحران ارزش پول ملی ما، ابتدا به یک فاجعه ملی و سپس، به انفجار اجتماعی و نهایتا به سقوط حکومت رژیم جمهوری اسلامی منجر شود؟
برای یادآوری: معروف است که سقوط نظام عریض و طویل شوروی، از سقوط پول ملی‌شان آغاز شد