بیکفایتی احمدینژاد به عنوان رییس دولت بوده است یا بیبصیرتی خامنهای در انتصاب گماشتهگان خودیتر و دخالت در همه امور. دخالتهای نظامیان بوده است در امور غیر مرتبط یا ملغمهای از همهی عوامل یاد شده، آنچه که مسلم است، کشورمان دهها سال به عقب رانده شده است طی سالهای پس از جنگ. به اطراف خود که مینگریم، به شفافیت در مییابیم که بسیاری از کشورها طی ۳۰ سال اخیر مراتب توسعهیافتگی را به نحو موثر و چشمگیری پیمودهاند و گوی سبقت را در همه امور از ما ربودهاند. اگر چه ما پایههای ضروری توسعه را دارا بودهایم و منابع لازم برای ادامه توسعهیافتگی از جمله پول، نیروی انسانی متخصص و قابل اتکا و مدیریت خردمند و کارآفرین - اما خانهنشین - را داشتهایم، اما در نقطه زیر صفر قرار داریم. چه کرده است این رژیم در این چند سال که می توانست انجام نشود: در یک جمعبندی میتوان موارد زیر را از دلایل آن برشمرد
یکم - بیاعتقادی به مفهوم جمهوریت، نقش ملت در اداره امور کشور، عدم وجود پارامترهای گزینشی در روند انتصاب کارکشتهگان در ساختار اجرایی و قوه قضاییه کشور و به یک کلام رفیق و همدست سالاری به جای شایسته سالاری
دوم - بی حساب و کتاب بودن میزان درآمد و هزینههای مجریان و دستاندرکاران در نبود مرجع کنترل و رسیدگی مانند سازمان برنامه یا مدیریت کشور، مجلس توانا و باوجود، رسانههای مستقل و احزاب غیر وابسته
سوم - مهیا بودن بستر دست درازی های ریز و درشت به ثروت ملت از جمله مسائل مربوط به پرونده فاطمی به سرکردگی رحیمی، اختلاسهای چند میلیارد دلاری با دخالت کسانی از همه قوای سهگانه. به یقین این دسته از دزدیها گوشههاییست از آن دانه درشتهایی که برملا شده و رسانهای گردیده
چهارم - واگذاری پروژههای هنگفت ملی و پردرآمد به نظامیان، بدون رعایت مقدمات و اصول مهم بازرگانی و ترک تشریفات معاملاتی، از جمله مناقصهها و مزایدهها و عدم تشویق در جذب سرمایه برای گسترش تولید و از آن مهمتر فرار دادن مغزها و نخبگان به سوی کشورهایی که شاید قدر آنان بیشتر میدانستهاند
دوم - بی حساب و کتاب بودن میزان درآمد و هزینههای مجریان و دستاندرکاران در نبود مرجع کنترل و رسیدگی مانند سازمان برنامه یا مدیریت کشور، مجلس توانا و باوجود، رسانههای مستقل و احزاب غیر وابسته
سوم - مهیا بودن بستر دست درازی های ریز و درشت به ثروت ملت از جمله مسائل مربوط به پرونده فاطمی به سرکردگی رحیمی، اختلاسهای چند میلیارد دلاری با دخالت کسانی از همه قوای سهگانه. به یقین این دسته از دزدیها گوشههاییست از آن دانه درشتهایی که برملا شده و رسانهای گردیده
چهارم - واگذاری پروژههای هنگفت ملی و پردرآمد به نظامیان، بدون رعایت مقدمات و اصول مهم بازرگانی و ترک تشریفات معاملاتی، از جمله مناقصهها و مزایدهها و عدم تشویق در جذب سرمایه برای گسترش تولید و از آن مهمتر فرار دادن مغزها و نخبگان به سوی کشورهایی که شاید قدر آنان بیشتر میدانستهاند
پنجم - حرکت های پوپولیستیِ رییس آخرین دولت از جمله سفر پر حرف و حدیث به جزیره ابوموسی، و درپی آن برانگیختن حساسیت کشورهای عربی منطقه و دشمنسازی دائمی در میان کسانی که بارها خواستهاند دوستیشان را تقدیم کنند
ششم - گامهای غلط در تنظیم روابط خارجی از جمله داشتن ارتباط با کشورهای بیخاصیت مانند سوریه و باج دادن به کشورهایی مانند ونزوئلا و پشتیبانی بی حد و حصر از سازمانهایی مانند حزبالله لبنان و نفی هولوکاست و شاخ شانه کشیدنهای توخالی برای اسراییل و نیز وابستگی بی چون و چرا به دو کشور چین و روسیه
هفتم - ورق پاره خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و لجبازی بر سر پروژه پر هزینه و بدون بهرهی هستهای که مهمترین پیامد آن حیف و میل شدن پول ملت و تنگدستتر شدن مردم بوده است
هشتم - عدم توجه و اتکا به نظرات کارشناسانهی خبرگان و دانشگاهیان در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و باری به هر جهت اداره کردن کشور و استفاده از روشهای سعی و خطا در تمامی ابعاد
نهم - ناپختهگی در مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، از جمله عدم داشتن راهکار برای جلوگیری از رواج مواد مخدر در میان جوانان، مصرف بی رویه مشروبات الکلی، فاحشهگی در سنین پایین، خشونتهای خانوادگی، افزایش آمار طلاق و ازدواجهای ناموفق و ازدیاد روزافزون کودکان کار و خیابان بدون پشتیبانیِ برنامهریزی شده
دهم - بیتوجهی به اعتراضات و انتقادات مخالفان، برقراری فضای امنیتی بر جنبههای مختلف زندگی خصوصی و اجتماعی شهروندان و برگزاری دادگاههای خارج از عرف قضایی و سرانجام صدور احکام غیرمعقول و غیرمنطقی برای بهترین فرزندان این آب و خاک و نیز آزار و اذیت زنان و اقلیت های مذهبی به بهانههای واهی. به یک سخن به اسارت و گروگان گرفتن نخبگان
ششم - گامهای غلط در تنظیم روابط خارجی از جمله داشتن ارتباط با کشورهای بیخاصیت مانند سوریه و باج دادن به کشورهایی مانند ونزوئلا و پشتیبانی بی حد و حصر از سازمانهایی مانند حزبالله لبنان و نفی هولوکاست و شاخ شانه کشیدنهای توخالی برای اسراییل و نیز وابستگی بی چون و چرا به دو کشور چین و روسیه
هفتم - ورق پاره خواندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و لجبازی بر سر پروژه پر هزینه و بدون بهرهی هستهای که مهمترین پیامد آن حیف و میل شدن پول ملت و تنگدستتر شدن مردم بوده است
هشتم - عدم توجه و اتکا به نظرات کارشناسانهی خبرگان و دانشگاهیان در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و باری به هر جهت اداره کردن کشور و استفاده از روشهای سعی و خطا در تمامی ابعاد
نهم - ناپختهگی در مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، از جمله عدم داشتن راهکار برای جلوگیری از رواج مواد مخدر در میان جوانان، مصرف بی رویه مشروبات الکلی، فاحشهگی در سنین پایین، خشونتهای خانوادگی، افزایش آمار طلاق و ازدواجهای ناموفق و ازدیاد روزافزون کودکان کار و خیابان بدون پشتیبانیِ برنامهریزی شده
دهم - بیتوجهی به اعتراضات و انتقادات مخالفان، برقراری فضای امنیتی بر جنبههای مختلف زندگی خصوصی و اجتماعی شهروندان و برگزاری دادگاههای خارج از عرف قضایی و سرانجام صدور احکام غیرمعقول و غیرمنطقی برای بهترین فرزندان این آب و خاک و نیز آزار و اذیت زنان و اقلیت های مذهبی به بهانههای واهی. به یک سخن به اسارت و گروگان گرفتن نخبگان
***
آیا این بیکفایتیها و بیبصیرتیها روزی پایان خواهد یافت؟ چگونه و چه وقت؟
آنها که در بالا گفته شد، ایراداتی بود به حاکمان. در این میان اما نقش ما به عنوان ملت در کجای این دایره رقم میخورد و ما چه باید می کردیم که نکردیم و در این رهگذر، روز به روز در حال غرق شدنایم در این مرداب؟