اینکه ادامه مذاکرات مسکو منوط شد به بحثهای کارشناسانه در استانبول، یک روی سکه است و روی دیگر آن اما، واگذاری فرمان ماشین مذاکرات به علی باقری است. از قبل نیز شایع شده بود که سعید جلیلی ویترین پروژه است و همهکاره علی باقریست که ارتباطات با بیت رهبری نیز از طریق او برقرار میشود. براستی باقری کیست و بند نافاش به کجا وصل است؟
رضا تقیزاده تحلیلگر مسائل سیاسی در مطلبی با عنوان "نقش «پشت پرده» دو معاون در مذاکرات اتمی استانبول" در تاریخ ۲۵ فروردین همین امسال در سایت رادیو فردا او را چنین معرفی میکند
با توجه به شباهتهای فراوان میان اظهارات اخیر باقری در دانشگاه امام صادق، و همچنین محتوای مصاحبه طولانی وی که روزنامه طرفدار دولت ایران انتشار داده، با نکات مندرج در «بسته پیشنهادی ایران» که متن آنرا سعید جلیلی طی جلسه دیدار ماه اکتبر سال ۲۰۱۰ با گروه ۱+۵ در ژنو قرائت کرد، دور از ذهن نیست که تهیه نامه یاد شده به وی نسبت داده شود. علی باقری، مانند سعید جلیلی، بخصوص به دلیل قرابتهای خانوادگی، با وجود جوانی، از چهرههای مرتبط، و مورد اعتماد حاکمیت جمهوری اسلامی است. علی باقری مانند رئیس اسمی خود، سعید جلیلی، فارغالتحصیل دانشگاه صادق (کارشناسی ارشد) در رشته معارف اسلامی و اقتصاد است. علی باقری، مانند مجتبی خامنهای فرزند رهبر جمهوری اسلامی، دوران تحصیل متوسطه را در مدرسه معروف علوی گذراندهاست. وی عضو خانواده آیت الله باقری قائم مقام دانشگاه صادق است. فرزند آیت الله باقری داماد آیت الله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی است. علی باقری، مانند سعید جلیلی به عنوان بسیجی در جبهه جنگ حضور داشتهاست. علی باقری زبان انگلیسی را طی زمان تحصیل، در دانشگاه صادق آموختهاست. باقری با وجود عملگرایی، دارای دیدگاههای آرمانی است. با این تفاوت که آرمانگرایی را سخنرانیهای داخلی و مصاحبهها، و عملگرایی را طی چانهزنیهای سیاسی بهکار میگیرد. باقری فعالترین عضو شورای امنیت ملی در رابطه با پرونده اتمی ایران بهشمار میآید. اگرچه علی باقری مسئولیت در شورای امنیت ملی را بیشتر به دلیل روابط فامیلی خود بدست آورد، تدریجا با کسب نفوذ شخصی در موقعی قرار گرفت که پیشتر حسین موسویان، دبیر شورای امنیت ملی ایران در دوران خاتمی و دبیری حسن روحانی، قرار داشت
اما برای جلیلی چه نقشهای کشیده شده است؟
میترا داودی نویسنده و تحلیلگر، در مطلبی با عنوان «سعید جلیلی، ملت ایران و اسماعیل» در سایت رادیو زمانه به تاریخ ۳۱ خردادماه (همین امروز) آینده جلیلی را چنین تحلیل میکند
در همان لحظه که این وقایع اتفاق میافتد، کمپینی هم در شبکههای اجتماعی برگزار میشود: کمپین دعوت از سعید جلیلی برای انتخابات ۹۲. سعید جلیلی پایاننامه دکترایش را درباره «سیاست خارجی» پیامبر نوشته است. او حالا در این فکر است که به نخستین انتخابات بعد از کودتای ۲۲ خرداد رونق بدهد. میگویند احمدینژاد باز هم از آقا قهر کرده است. آیا سعید جلیلی قربانی بعدیست بر مسلخ سیاست ایران؟ یکی از موارد اختلاف یهودیان با مسلمان این است که آنها میگویند ابراهیم اسحاق را قربانی کرد، مسلمانان اما ادعا میکنند که این اسماعیل بود که قرار بود قربانی شود. چه فرقی میکند؟
***
اگرچه روشن است سعید جلیلی برای کلمه به کلمه مذاکراتاش با طرفهای مقابل، باید از دستگاه خامنهای اجازه میگرفته، به باور نگارنده اما، کارنامهی او در روند پیشبرد مذاکرات درخشان نبوده است و حتا میتوان به او نمره منفی داد. به عبارت روشنتر او به رهبریِ رهبرش دستاوردی به جز بدبختی و تنگدستی برای ملت ایران نداشته است. به مفهوم دیگر او نیز یکی از مدیران اخته رژیم جمهوری اسلامی به شمار میآید که از خود، نبوغ و خلاقیتی ندارد. او و امثال او چه در این جایگاه و چه در جایگاه ریاست جمهوری آیندهی رژیم جمهوری اسلامی، از همان جنسیست که خامنهای بدان نیاز دارد. آذرک