از پولهایی که از سفرهی مردم ایران بریده شده است و در سوریه و لبنان و ونزوئلا و ... به جیب همپیمانان با دیکتاتور سرازیر شده که بگذریم، سوال اساسی اینست که میلیاردها تومان هزینهی سفرهای استانی رییس جمهور که همواره با بوق و کرنا همراه بوده، کجا خرج شده است؟ ابقای خانههای گِلی در دورافتادهترین مناطق محروم کشور - از جمله روستاهای آذربایجان - آیا نتیجهی بخشی از مدیریت حاکمان نابخرد نیست؟ خانههایی که در زلزله، آوار میشود بر سر مردم تنگدست - قربانیان نادانی مسولان - آیا نباید فریادرسی صدایشان را بشنود؟ اگر عُرضهی برنامه ریزی برای پیشگیری فاجعههای از این دست را نداریم، حداقل به موقع به فریاد مردمی که زیر خروارها خاک هنوز نفسی برای زنده ماندن دارند، برسیم! اگر عُرضه یاری رسانی نداریم، از پیشنهاد کمک رسانی دیگران استقبال کنیم! اگر عُرضهی مدیریت در جمعآوری مدد دیگران را نداریم، مرهمی باشیم بر زخمها و دردهای مردم، گرفتاریها را به روی خود بیاوریم! آقایان طبق معمول خود را به خواب زدهاند، تا سوالاتی که مربوط میشود به چگونگی هزینه شدن صدها میلیارد دلار نفتیِ تحصیل شده در چند سال گذشته، را نشنیده بگیرند و بی پاسخ بگذارند: ثروتی که هیچگاه آنطور که شایستهی یک ملت ثروتمند است، برای این مردم هزینه نشده است