چه زمانی که پس از تقلب در انتخابات و حوادث سپستر، شعار "مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی" سر دادند و چه آنجا که پس از تصویب طرح کاهش رابطه سیاسی با بریتانیا، مدیریت حمله لباسشخصیها را از درون مجلس و با چراغ سبز علی خامنهای به سفارتخانه و باغ قلهک، هدایت کردند و چه در تازهترین واکنش به تحریم نفتی اروپا، با اعلام طرح دوفوریتی بستن خلیج فارس - که پروژهای نخنما به شمار میرود، چرا که از مدتها پیش فرماندهان ریز و درشت نظامی، آنرا در مقاطع مختلف ابراز کردهاند، مثلا قرار است با اعلام این طرح بر قیمت چهانی نفت اثر بگذارند - همواره نتیجهای معکوس و زیانبار برای کشور و ملت داشته است و خواهد داشت
از ابتدای مطرح شدن تحریمها، سران رژیم آنرا بیاثر و به زیان مردم کشورهای تحریمکننده خواندند. محمود احمدینژاد قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را ورق پارههایی بیش ندانست. دستگاه دیپلماسی کشور به نمایندگی سخنگوی آن قیمت جهانی نفت را پس از تحریمها ۲۵۰ دلار در هر بشکه پیشبینی کرد. وزیر سپاهی نفت، وضعیت فروش نفت را عادی نامید و اظهار کرد ما مشتریان بسیاری در اقصا نقاط جهان داریم و کاهشی در فروش و درآمد نفت نخواهیم داشت. رییس بانک مرکزی از ذخیره ۱۵۰ میلیارد دلاری برای اداره کشور نام برد. امامان جمعه مردم را بردبار و مقاوم تصویر کردند و سختیها و تورم را ناچیز انگاشتند. خلاصه هر کس که دستی بر ثروت ملت داشت و امکان تریبونی یافت، تحریمها را بیاثر شمرد
سوال اینست که اینک ناگهان چه شده است که همه به تکاپو افتادهاند، و از تحریمها شکایت و زاری سردادهاند و برای تحریمکنندگان خط و نشان میکشند، و عاقبت آنها را به خداوند حواله میکنند؟ آیا مسولان کشوری که از ۶ ماه پیش میدانسته است اول ژوییه آغاز جزا برای حکومت اسلامی خواهد بود باید از دو روز قبل برای جلوگیری از پیامدهای تحریم، جلسه تشکیل دهند و سناریو سازی کنند؟ ظاهرا با توجه به قیمت پایین نفت، وحشت، ارکان نظام را فراگرفته و کک به تنبان آقایان افتاده است
نمایندگان مجلس هیچگاه کارهای نبودهاند و با سبک و سیاق موجود خودکامگی حاکم بر کشور و ساختار فعلی حکومت، عروسکی بیش نیستند. این موضوع را هم خودشان می دانند چون بهتر از هر کس دیگر از چگونگی نشستن بر صندلی نمایندگی آگاه هستند و هم سایر حکومتیان که خود ترتیب دهندگان چنین نمایشهای حکومتی هستند و هم خارجیان که چنین تهدیدات تو خالی را قبلتر هم دیدهاند، پس انتظار بیهودهایست که این حرکات بتواند معادلات سیاستگذاریهای جهانی را نسبت به مسائل ایران متاثر کند. این حرکات هیجانی پیشترها، مصرف داخلی داشت که همان اثر نیز کاملا زدوده شده است و شهروندان داخل کشور نیز به ریش آنها میخندند