صرفنظر از اینکه دلایل اقدام دولت کانادا مبنی بر تعطیل سفارتخانه خود در تهران و اخراج دیپلماتهای ایرانی مقیم اوتاوا، دارای پشتوانه منطقی است یانه، این قطع ارتباط، تاثیری بر اقتصاد کانادا که مدتهاست - از بعد از کشته شدن زهرا کاظمی روزنامهنگار و عکاس ایرانی کانادایی در داخل زندان اوین که روابط دو کشور تیره گردید - مبادلات تجاری خود را با ایران به حداقل رسانده است، نخواهد گذاشت. در این میان اما بخشهایی دچار زیان بیشتری از سایرین خواهند شد
یک - ایادی امنیتی و اطلاعاتی رژیم که طبق ادعای دستگاه اجرایی کانادا و نیز بسیاری از رسانههای انگلیسی زبان و فارسی زبان، در جامعه مهاجران و پناهندگان ایرانی مقیم کانادا رخنه کردهاند و در ارتباط با بخشهایی از سفارت ایران رفت و آمد و سر و سری داشتهاند
دو - چپاولگران ثروت ملت که با توجه به سهولت انتقال پول به کانادا، بخش عمدهای از اندوختههای خود را به سوی کشور کانادا که آنجا را مامن امنی برای ثروت نامشروع خودمیدانستند، روانه میکردند. شاهد این مدعا، ورود خاوری مدیرعامل سابق بانک ملی پس از کشف اختلاس ۳ هزار میلیارد تومنی به کانادا بوده است و بسیاری دیگر نیز از این دست میتواند وجود داشته باشند که متاسفانه حضورشان رسانهای نشده است
سه - مهاجران ایرانی ساکن کانادا که نیازمند رفع مشکلات کنسولی خود بودند، از این پس به دردسر خواهند افتاد. این بخش به ناحق گرفتار چنین مشکلاتی خواهند شد و به مثابه تر و خشک سوختن در آتش خواهد بود
چهار - دستگاه دیپلماسی رژیم جمهوری اسلامی، شکست دیگری را در عرصه سیاست خارجی تجربه خواهد کرد. به رغم اینکه همواره دولتمردان جمهوری اسلامی، کشور کانادا و رویکردهای بشردوستانه و حمایت از حقوق بشر توسط گروههای دولتی و غیر دولتی کانادایی را در عرصه بینالمللی با اهمیت بهشمار نمیآوردند، اما بدون تردید این رخداد برای رژیم حاکم بر ایران چالشبرانگیز خواهد بود
***
اما اینکه رویداد قطع روابط دو کشور، دارای چه انگیزههایی در پشت پرده است، خیلی زود از پرده برون خواهد افتاد، ولی آنچه که مسلم است شرایط سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی رژیم جمهوری اسلامی ایران روز به روز رو به وخامت بیشتری خواهد رفت