Wednesday, January 19, 2011

ای حکومت ستمگر! به چه چیزت، باید دلمان خوش باشد؟


با نگاهی به عملکرد دیکتاتور‌ها در جهان می‌توان به سهولت دریافت که آنها اگر دارای نقاط تاریک درعملکرد سیاسی باشند،  در سایر موارد از جمله آن بخش‌هایی که به زندگی خصوصی، آزادی فردی و اجتماعی ملت‌هایشان مربوط است، دخالت نمی‌کنند. در کشور ما ایران به چه چیز حکومت جمهوری اسلامی باید دلخوش بود و از آن طرفداری کرد؟ به عملکرد اجتماعی آن یا به عملکرد سیاسی آن؟ به رفتاری که با خصوصی‌ترین گوشه‌های مسائل خانوادگی می‌شود؟ یا به دخالت‌هایی که در عرصه فرهنگ و هنر کرده و مردم را ازدستیابی به محصولات این عرصه محروم می‌کنند؟ به امکانات مالی و اقتصادی پر رونقی که برای مردم فراهم می‌کنند؟ یا به ثروتی که ازملت به چپاول می‌برند یا برباد می‌دهند؟

***

سوالات زیر در فرصت کوتاهی در ذهن نگارنده بوجود آمد که روشن است پاسخ به آنها، ما را به این یقین می‌رساند که دلایل عمیق عدم دلبستگی ملت به این حکومت کدامین موارد است. به باور من این لیست خیلی طولانی‌تر از این می‌تواند باشد، اگرازسرحوصله به خدمات ارائه نشده این حکومت و رویکرد حاکمان به مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی درطی سی سال گذشته اندیشیده شود


آیا فضای آزاد سیاسی وجود دارد؟
آیا جریان آزاد اطلاع‌رسانی مسقر است؟
آیا زنان دارای حقوق اساسی در جامعه هستند؟
آیا انتخاب نوع حجاب و نوع آرایش چه برای مردان و چه برای زنان اختیاری است؟
آیا جوانان در انتخاب تفریح و شرکت در میهمانی‌های خصوصی، بدون دغدغه آزاد هستند؟
آیا دانشجویان پس ازبیان انتقاد‌های خود از نظام، تنبیه نمی‌شوند؟
آیا کارگران، دارای سندیکاهای واقعی هستند؟
آیا حقوق و مزایای کارمندان، بر اساس نظام شایسته سالاری تعیین می‌شود؟
آیا مردم در رفاه نسبی بسر می‌برند و از رنج تنگدستی در امان هستند؟
آیا استادان دانشگاه‌ها در به بحث گذاشتن مسائل اجتماعی و سیاسی، از آزادی عمل برخوردارند؟
آیا هنرمندان در ارائه آثار خود بگونه‌ای که خود آنرا درست تشخیص می‌دهند، آزاد هستند؟
آیا نویسندگان ما از واهمه بازخواست های حکومتی، و اخذ مجوز آثار خود، تن به خودسانسوری و حکومت سانسوری نمی‌دهند؟
آیا مسکن برای اقشار کم‌درآمد و حقوق‌بگیر، دغدغه اصلی زندگی نیست؟
آیا بازنشستگی بگونه‌ای است که نیاز‌های اولیه فرد را پس ازامر بازنشستگی، به‌آسانی تامین می‌کند؟
آیا بیمه‌های درمانی و دارویی به‌شکلی است که بیماران کم‌درآمد، مشکلات عدیده‌ای ندارند؟
آیا مراکز بیمارستانی مجهز دولتی وجود دارد که همپایه خصوصی آن، به نیازمندان خدمات‌رسانی کند؟
آیا جوانان ما برای رفع نیاز‌های عاطفی بدون دردسر، می‌توانند با جنس مخالف، ارتباط سالم داشته باشند؟
آیا آزادی اجتماعی بگونه‌ای ای است که ان.جی.او. ها بتوانند فعالیت های بشر‌دوستانه ارائه بدهند؟
آیا بی‌قانونی و زورگویی از سوی نورچشمان دستگاه حکومتی، وجود ندارد؟
آیا نظام اداری روان و سالمی در سازمان‌های دولتی، برای انجام امور مردم وجود دارد؟
آیا ایمن‌سازی جاده‌ها به‌گونه‌ای صورت پذیرفته که سالانه کشته‌های جاده‌ای برابرکشته‌های یک جنگ خانمان‌سوزنباشد؟
آیا احزاب اجازه فعالیت دارند و مردم در آزادی کامل، می‌توانند به آنها بپیوندند؟
آیا فرهنگ دروغگویی و دغل‌بازی توسط مسولان اجرایی در جامعه تبلیغ نمی‌شود؟
آیا پیروان اقلیت های مذهبی آزادانه می‌توانند به امور مذهبی و دینی خود بپردازند و بسهولت به استخدام مراکز دولتی درآید؟
آیا همه مردم اعم از مذهبی وغیرمذهبی در استخدام شدن برابرهستند؟
آیا در انتخاباتی که مردم با شور و شوق در آن شرکت کرده‌اند تقلب نمی‌شود و بابت اعتراض متمدنانه به آن، مورد تجاوز و شکنجه قرار نمی‌گیرند و بقتل نمی‌رسند؟
آیا ثروت مردم مورد چپاول و دزدی رانت‌خواران و دست‌اندر‌کاران حکومتی و آقازاده‌ها قرار نمی‌گیرد و دلار‌ها به حسابهای شخصی در خارج از کشور منتقل نمی‌شود؟
آیا رفتار‌های خشن و غیر قانونی با کسانی که به خیال حکومت، خلافی مرتکب شده‌اند - قبل از اثبات عمل خلاف‌کارانه - صورت نمی‌گیرد؟
آیا بودجه و امکانات مناسبی برای اجرای تحقیقات غیرنظامی-علمی به نخبگان تخصیص می‌یابد تا آنها از کشور نگریزند؟
آیا صنعت هوانوردی و به تبع آن اهمیت جان مسافران هوایی آنقدر مورد توجه قرار گرفته که مردم بدون دل‌نگرانی از سانحه سقوط به مسافرت با هواپیما بپردازند؟
آیا در صادرات صنایع غیر نفتی آنقدر تدبیر شده که در صورت خاتمه ذخایر نفتی درآینده، ملت فقیر‌تراز اینکه هستند، نشوند؟
آیا تمامی شعار‌های خودکفایی در کشاورزی آنقدر عملی شده است که محتاج نیاز‌های ابتدایی مردم از خارج نباشیم؟
آیا روابط خارجی و بین‌المللی کشور به‌گونه‌ای تنظیم شده که که احترام و منزلت ایرانیان در خارج از کشور حفظ شود؟
آیا منافع ملی دررابطه با دریای خزر وخلیج فارس طوری مورد دفاع دولت و حکومت قرارگرفته که غرورملی ما ارضا شود؟
آیا محتوای درسی دانش‌آموزان به‌گونه‌ای تدوین شده که تاریخ ایران بدون سانسورو شستشوی مغز نوجوانان، ارائه شده باشد؟
آیا مردم ما اجازه دارند، بدون پروا نظر خود را نسبت به عملکرد حاکمان و نسبت به دین و مذهب درسطح جامعه ابراز کنند؟