محسن معماری، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری غدیر و پسر دایی محمود احمدینژاد
احمدینژاد چه در دوران تبلیغات انتخاباتی و چه اوایل که بر صندلی دوره اول ریاست جمهوری تکیه زد، چند اظهار نظر مردمفریبانه - اما اساسی - کرد که در آنزمان، به عنوان ویژگی مثبت در اذهان عوام تلقی شد
اول - او گفت که پول نفت سهم هر نفر را به سفرههای مردم میآورد
دوم - انتقاد کرد از فامیلبازی روسای جمهوری سابق در شکل دادن به سازمان های تابعه
سوم - سوار شدن بر هواپیمای اختصاصی توسط روسای جمهور پیشین را به تمسخر گرفت
چهارم - از دانه درشتها و دزدی توسط آقازادهها گفت و حرفهای دیگری - تهدیدگونه - در معرفی آنها به ملت
نه تنها این چهار مورد که به عنوان نمونه گفتم به مورد اجرا در نیامد که صدها دیگر را نیز می توان نام برد که یا دروغ بود یا وعده های توخالی که در عمل در توانش نبود و فقط لاف زده بود. امروز اما باخبر شدم پسر داییاش - محسن معماری، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری غدیر - را بدون داشتن تخصص لازم به دستگاه عریض و طویلی که متعلق به بانک صادرات است بهعنوان بالاترین مدیر اجرایی تشکیلات مربوطه تحمیل کرده و از سوی دیگر مشخص شده او متهم است در چپاول ملت و در همین تشکیلات ید طولایی پیدا کرده است در کارهایی که احمدینژاد همواره آنها را برای دیگران بد میدانست و شده بود چماقی که هر از گاهی آنرا از دور به مخالفان نشان می داد. نکته جالب اینست که در همین پیوند سیاهبازی خامنهای هم رو شد. از یکسو او در سخنانش هشدار می دهد که اعلام اسامی دستگیرشدگان قبل از قطعی شدن جرم در دادگاه، از رسانهها ممنوع است، اما از سوی دیگر آیا باور میکنید که رسانه ای شدن دستگیری پسردایی رییس جمهور - دوست دوران بچگی محمود احمدینژاد - بدون چراغ سبز خامنهای صورت گرفته باشد؟ در مورد بخور بخور و چپاول توسط یاران و اطرافیان احمدینژاد، داستان زیاد است، که بموقع همه آنها رو خواهد شد
اما اینها گفتم که روشن کرده باشم، پوزهی احمدینژاد را که حرف زیادی، زیاد زده بود، را دارند میزنند: همانها که چندتاییاش را در بالا اشاره کردم و به نظر میآید او را به سمت استعفا دادن آبرومندانه دارند هول میدهند، اگر پررو بازی در نیاورد. اما به باور من سپستر آبروها از او خواهند برد: صدای پیشدرآمد غزل خداحافظی این رییس جمهور نیز میخواهد شنیده شود