مصباح یزدی کیست که وزرای اطلاعات در۲۰ سال گذشته از شاگردان و مریدان او بودهاند!
محمد تقی مصباح یزدی، متولد سال ۱۳۱۳ در یزد است. او که دوره ابتدایی را در ۷ سالگی آغاز کرد بدون اینکه مشخص شود، این دوره را بهپایان برده یا نه، در همان شهر یزد، برای تحصیل در دورههای سطح و مقدماتی وارد حوزه علمیه یزد شد و در سال ۱۳۳۰ و در جریان ملی شدن صنعت نفت، در ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیل به نجف عزیمت کرد. بدلائل نامشخص تحصیل در نجف را نیمه کاره رها کرد و پس از یکسال برای ادامه تحصیل ساکن قم شد.
محمد تقی مصباح یزدی، متولد سال ۱۳۱۳ در یزد است. او که دوره ابتدایی را در ۷ سالگی آغاز کرد بدون اینکه مشخص شود، این دوره را بهپایان برده یا نه، در همان شهر یزد، برای تحصیل در دورههای سطح و مقدماتی وارد حوزه علمیه یزد شد و در سال ۱۳۳۰ و در جریان ملی شدن صنعت نفت، در ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیل به نجف عزیمت کرد. بدلائل نامشخص تحصیل در نجف را نیمه کاره رها کرد و پس از یکسال برای ادامه تحصیل ساکن قم شد.
او پس از رسیدن به درجه اجتهاد، در اواسط دهه ۴۰ به تیم اداره کننده مدرسه حقانی پیوست و بعدها شایع شد به دلیل دشمنی با دکتر علی شریعتی و تحت فشار عدهای از سران مذهبی آنزمان، از مدرسه حقانی کنار گذاشته شد. معروف است که در میان شاگردانش، بیشترین تاثیر و تسلط را بر روی روحالله حسنیان، قربانعلی دری نجفآبادی، علی اکبر فلاحیان، محسنی اژهای، و مصطفی پورمحمدی که همگی از دانشآموختگان مدرسه حقانی هستند، داشته و دارد. تا زمانی که خمینی زنده بود، گروه حقانی اجازه رخنه به دستگاههای حساس اجرایی رژیم را پیدا نکردند، اما پس از او، به گمان من، به لحاظ ضعف و ناتوانی خامنهای در امر مدیریتی به عنوان رهبر و به سبب نقاط ضعف علمی - مذهبی به عنوان ولی فقیه، چون چندین بار شنیده بود که مصباح از انتخاب او به عنوان رهبر و ولی فقیه راضی نیست، همواره نگران از تهدیدات بیشتر و انتقادات علنیتر مصباح، انتخاب بعضی از وزرا از جمله وزیر اطلاعات که به بصورت سنتی به رهبر واگذاشته شده بود را در اختیار مصباح یزدی قرار داد. مصباح نیز در تمام دوران خلافت خامنهای، از فرصت داده شده به خودش کمال استفاده را کرد و از میان مریدان و دست پروردههای خود کسانی را به پست کلیدیترین وزارت کابینه رساند.
مصباح که هیچ اثر برجستهای از فعالیتهای سیاسی او در روند مخالفت با نظام شاهنشاهی و نیز در مسیر تایید خمینی، در جایی منعکس نشده است، ناگهان پس از مرگ خمینی شکفته شد و در سال ۱۳۶۹ از حوزه انتخابیه خوزستان (چگونه دارای شرایط کاندید شدن از چنین حوزهای بوده!؟) به دومین دوره مجلس خبرگان رهبری راه یافت. اینکه استعدادهای سیاسی او هیچگاه به بازی گرفته نشد، مشهور است که خمینی او را دوست نداشت واساسا طیف آنها را بسیار خطرناک در صحنه سیاسی کشور بحساب میآورد، چرا که در محافل نزدیک به خمینی این باور بسیار استوار بود که نظرات مصباح یزدی، به نظرات بنیان گذار انجمن حجتیه در ایران یعنی شیخ محمود حلبی بسیار نزدیک است.
اما از اتفاقات مهم ۲۰ ساله گذشته که اثر انگشت و رد پای مصباح در آنها دیده میشود میتوان به شرح زیر آنها را برشمرد:
۱ – در مهمترین مورد که از قضا نقش وزارت اطلاعات نیز در وقوع آن برجسته مینمود، رخداد قتلهای زنجیرهایست. معروف بود که مصباح یزدی فتوای قتل تمامی کشتهشدگان را صادر کرده بود و اگر جلوی قتلها گرفته نمیشد خیلی از دگراندیشان در لیست انتظار مرگ، به صف شده بودند.
۲ - پشتیبانی مصباح از عاملین قتلهای محفلی کرمان بود که همگی بسیجی و تحت تاثیر سخنرانیهای مصباح، چندین شهروند را با توجیه شرعی بهقتل رسانده بودند. سرانجام نیز حکم اعدام آنها که توسط قاضی صادر شده بود، باطل گردید.
۳ – ماجرای کاریکاتور معروف «استاد تمساح» بود که از کارهای پر سر صدای نیکآهنگ کوثر به حساب میآید و چیزی نمانده بود که سر این کاریکاتوریست به خاطر کشیدن کاریکاتور مصباح برباد رود.
۴ – پشتیبانی شگفتآور مصباح از رییس جمهوری احمدینژاد در هر دو دوره و تحمیل چند وزیر از جمله معاونت رییس چمهور در دوره اول. در پیوند با انتخابات پرحرف و حدیث دوره دهم ریاست جمهوری که برخلاف انتظار و اعتقاد بسیاری از مردم (راهپیماییهای میلیونی اعتراض به نتیجه انتخابات از شواهد چنین مدعایی است)، احمدینژاد سراز صندوقهای رای درآورد و در پی آن نیز با اتفاقاتی که بهوقوع پیوست، هزینههای بسیاری را به رژیم تحمیل کرد، خبرگزاری العربیه به نقل از روزنامه ایتالیایی کوریردلاسرا و به گفته یک منبع آمریکایی، گزارش داد که مصباح یزدی معروف به پدرمعنوی احمدینژاد، از سرکوب مخالفان و معترضان به انتخابات، حمایت کرده است. همچنین برخی منابع اصلاحطلب بعدها مدعی شدند که مصباح یزدی در انتخابات دوره دهم، تقلب به نفع احمدینژاد را مجاز شمرده و حتا فتوای قتل میرحسین موسوی و مهدی کروبی را صادر نموده بود. شگفتآورتر آنکه پس از دعوای خامنهای و احمدینژاد و برملا شدن ارتباط احمدینژاد و همدستانش با مشتی رمال و جنگیر و نیز سواستفادههای کلان مالی، مصباح، جانب خامنهای را گرفت و تا حد ابراز اینکه احمدینژاد مورد سحر و جادوی مشایی قرار گرفته، تشکیلات رییس جمهور را زیر سوال برد.
۵ – مصباح یزدی از منتقدان سرسخت «جمهوریت» است و به رای گذاشتن تعییین نوع نظام توسط خمینی را مبنای اعتقاد او به حاکمیت رای مردم، نمیداند. از دیدگاه او در دوران غیبت امام دوازدهم، فقها نایب برحق او و حاکم بر مردم بشمار میآیند، و نهایتا انتخاب حاکم توسط ملت فاقد اعتبار است. او همچنین از حامیان بنیادگرایی اسلامی است و در تقسیمبندیهای سیاسی در درون رژیم جمهوری اسلامی، خود را اصولگرا و وابسته به جناح راست میداند. مصباح یزدی از مخالفان جدی اصلاحات، اصلاحطلبان و شخص محمد خاتمی قلمداد میشود.
بر گرفته از: ویکیپدیای فارسی
***
اگر ما ملت نجنبیم و رژیم حکومت جمهوری اسلامی سر پا بماند، او از نامزدهای آینده رهبری و ولایت مطلقه فقیه رژیم خواهد بود! او کسی است که طراح تفکر اشاعه خشونت و سرکوبی بوده و شگفتآور اینکه با وقاحت بسیار، هیچگاه آنرا پنهان نکرده است! اخیرا هم که در سخنانی بیسابقه، همدستان احمدینژاد را «آشغال»هایی خطاب کرد که در برابر جمهوری اسلامی هیچ کاری نمیتوانند بکنند.