عکس از سایت فرارو
مشاهدهی عکسهای ملاقات سران و اعضای بلندپایه حزب موتلفه با رفسنجانی در یک گزارش تصویری در سایت فرارو، بدون هیچ توضیح و چرایی این ملاقات، این گمانه زنی را تقویت میکند که آقایان بنا به خواست علی خامنهای و برای بازگرداندن رفسنجانی به صحنه فعال سیاسی، و احیانا ترغیب وی برای مذاکره با اصلاحطلبان، در روند فراهم نمودن مثلا آشتی ملی، دارند نقش ایفا میکنند. در میان کسانیکه از چهرههای شاخص حزب مربوطه محسوب میشوند، محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب، اسدالله بادامچیان قائم مقام و سید مصطفی میرسلیم عضو برجسته حزب، را میتوان نام برد که در عکسها بخوبی دیده میشوند و از حبیبالله عسگراولادی نیز در این ملاقات خبری نبوده است
اگر چه خبری در این رابطه در جایی به چشم نمیخورد تا بتوان تحلیل جامعتری از ملاقات ارائه نمود، اما با توجه به روشدن دست احمدینژاد نزد طرفداران حاکمان در جناح به اصطلاح اصولگرا، بویژه آنهایی که در به کرسی نشاندن او بر مسند ریاست جمهوری، کورکورانه از رهبرشان تبعیت کردند و حصول اطمینان از اینکه وی بر خلاف آنچه سعی میکرد از یکسو به همپیمانان داخلی و از سوی دیگر، به طرف خارجی، خود را به عنوان یک کالای مرغوب بنمایاند، اما در مذاکره با غرب چیزی در چنته ندارد و جز یک کالای دست دوم بنجل چیزی بیش نیست، و رسیدن غرب به این باور که محمود احمدینژاد و دارو دستهاش برای باز کردن باب هر نوع مذاکرهای صلاحیت لازم را دارا نیستند، لذا به نظر میرسد حزب موتلفه که در میان سردمداران «خودی» وزنهای محسوب میشود، ماموریت سامان دادن به اوضاع آشفته امور کشور را بهعهده گرفته باشد که یکی از استراتژیهای آغازین این حزب نزدیک به علی خامنهای، مذاکره با رفسنجانی و واسطه قرار دادن او در نزدیک کردن آن بخش از مخالفان اهل مسامحه، به خامنهای است. حال باید دید با توجه به تجربه و پختگی هاشمی رفسنجانی در چنین چانهزنیهایی که به نظر میرسد بیشتر در پس پرده به جریان افتد، چه امتیازاتی رد و بدل میشود؟ به باور من مشکلترین بخش بازگرداندن آرامش و اوضاع عادی به کشور - که با ساختار فعلی حکومت و قانون اساسی فعلی امری نسبتا محال به نظر میرسد - چگونگی واکنش سران جنبش، به چنین رخدادی، خواهد بود و از سوی دیگر، خود مردم هستند که از بعد از کشتار جوانان بدست حکومت و سرکوب اعتراضات متمدنانه در راهپیماییها، مطالباتشان، شکل و محتوایی دیگرگونه یافته است! در این میان اما به گمان من آنچه که بیش از همه مسجلتر به نظر میرسد، پروندهی ریاست جمهوری احمدینژاد است، که دارد بسته میشود
***
برای آشنایی بیشتر با هیات ملاقات کننده با هاشمی رفسنجانی یعنی حزب موتلفه، مطالبی از ویکیپدیای فارسی تقدیم میشود: بخشی از هیات موتلفه در فعالیتهای تجاری شرکت میکند و بازار را در دست دارد و به نام موتلفهٔ بازار یا بخش اصناف جمعیت موتلفه در بازار تهران شناخته میشود و قویترین شاخه موتلفهاست. هر چند موتلفه در زمینه سیاسی دولتگرا است ولی از نظر اقتصادی مخالف کنترل کامل وزارت بازرگانی و وزارت اقتصاد و دارایی بر همه فعالیتهای تجاری و مبادلات اقتصادی میباشد. انجمن جامعه اسلامی بازار و اصناف از انجمنهای همسو با موتلفهاست. برخی معتقدند موتلفه اسلامی در پشت صحنه با انگلستان رابطه دارد (ممکن است همه رهبران موتلفه وابسته نباشند، اما نفوذ سازمانهای خارجی در میان آنها تاثیر بزرگی بر حرکات ضدملی موتلفه دارد). سازمان جاسوسی انگلستان در طول تاریخ ایران مایل بودهاست با نفوذ در نهادهای سنتی دینی، در زمانهای لازم علیه جنبشهای ملی ایران فشار وارد کند تا از قدرت گیری آنها در ایران پیشگیری شود. حرکات هیات موتلفه اسلامی نیز همیشه در تناقض با هویت ایرانی و منافع ملی ایران بوده و معمولاً به سود منافع قدرتهای بیگانه و به سود منافع محافل افراطی اسرائیل تمام شدهاست. گفته میشود در دوره ریاست جمهوری خاتمی مناسبات سنتی هیات موتلفه با انگلستان ضربه دیده و آنها به معامله تجاری با آمریکا نیز پرداختند. حزب مؤتلفه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ از علی لاریجانی و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ از محمود احمدینژاد حمایت کرد. - پاراگراف سوم تماما برگرفته از ویکیپدیای فارسی