سیاسیکاری بود و دستورات خارج از کادر و یا عمل «خودسرانه» از داخل تشکیلات، هرچه که بود، آشکار شد، «نقض قوانین» نبوده، که اگر بوده اطمینان دارم، واکنش سریع «بالاترین» و دلیل یا دلایل را ذکر و اعلام کردن زود - به درخواست کاربری نسبتا شناخته شده - اتفاق میافتاد. اگر دلیلی میآمد که موجه بود، با توجه به خیلی منطقی بودن کاربر بیچاره، قال قضیه کنده میشد. این اولین بار نیست و آخرین هم نخواهد بود که به بهانه و اتهام کاملا کلیگویانهي «نقض قوانین» و «تشویش اذهان عمومی» حکم بر بستن دهانی میدهند و قلمی را میشکنند، که بسیار دیدهایم و شنیدهاید، بویژه در این دوسال اخیر، دادگاههای رافت اسلامی با چنین احکامی، بسیاری را در دنیای واقعی به زندان سپردند و به بسیاری نیز حکم دادند که تا چند سال - شاید تا آخر عمر - نباید چیزی بنویسی یا فیلمی بسازی یا ...، بدون پاسخگویی و دلیل مردمی و محکمهپسند
شاید هم منتظر عجز و لابهی طرف بودند که «توبه نامه» امضا کند و تعهدی سپارد و از بسته شدن حساب خلاصی یابد و خلاصه دوباره «آزادی»اش برگردانده شود. اما به یک شرط که باید مراقب حرف زدنش باشد، دائم، زیر نظر است و اگر جنب بخورد، جنبانده خواهد شد
البته ما با نقابی که بر چهره داریم در این دنیای مجازی، خوشبختانه یا شاید هم بدبختانه، دکان پر رونقی نداریم برای فروش کالایمان، اگر به جایی بسته نباشیم البته، که هرچه میکنیم به خاطر «دل» است. شاید اگر بود کسب و کاری و سودی از این راه، منِ کاربرِ کاسبکار، با یک عذرخواهی(!) و بدنبالش پاچهخواری و طلب عفو، موضوع فیصله مییافت، تا مگر چراغ دکان، روشن نگهداریم و در دنیای واقعی سودی از بابت آن نصیبمانمان. اما به شهادت همه خوانندگان، و نوشتههایم که در وبلاگم موجود است تلاشم همواره این بوده که بدون جانبداری از گروه و شخص خاصی، جز منفعت مردم - تا این لحظه - قلمی بر کاغذ نرانم، لذا عقبنشینی ممنوع بود در برابر سانسورخواهی ناگفته
بهر حال هنوز نمیدانم که پس از طی شدن دوره نقاهت، این مجروح که روحش در اثر این ترور - ناجوانمردانه یا دلاورانه - آسیب بسیار دیده، بتواند در این سنگر نا مطمئن ادامه دهد، اما به یقین بدنبال سنگر محکمتری در جستجوی آزادی خواهد بود
دست همه برو بچههای کاربر بالاترین - بویژه آنهایی را که بسیار ازشان آموختم و همواره زیر بازوانم را گرفتند - را میفشارم و شاید در این رهگذر کسانی را هم رنجاندهام که امید است پوزش مرا بپذیرند و نیز برای مسولان بالاترین که قطعا، چنین برخوردی با یک کاربر از کنترلشان خارج بوده، آرزوی موفقیت اما در راه مردم و آزادی ایران عزیزمان، میکنم، ضمن اینکه از «بالاترین» که باعث شد، دوستان بسیار عالیمقام و خالصی را در رهگذر حضور در سایت، بیابم، سپاسگزارم
همه اینها گفتم که یادمان باشد، قصه تکراری هر یک از ما میتواند باشد این واقعه: در دنیای مجازی یا واقعی. فعلا بدرود