نخست با نگاهی گذرا به حادثه چرنویل و پیامدهای آن میتوان ابعاد فاجعه را لمس کرد:
حادثه اتمی چرنوبیل بدترین حادثه اتمی غیرنظامی تاریخ جهان است، که در رآکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل اکراین در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ اتفاق افتاد.
تعداد زیادی از کارکنان تأسیسات در عرض چند ساعت نشانههای دریافت تشعشع رادیو اکتیو را نشان دادند. پس از انفجار ابتدا محیط اطراف تاسیسات به امواج رادیواکتیو آلوده گشت و بعد به تدریج ابرهای آلوده به نواحی دورتر سرکشیدند و بارش باران سبب شد که بخشهای وسیعی از اروپا به مواد رادیواکتیو آلوده شود. در اثر انفجار در راکتور بلوک چهار تاسیسات اتمی چرنوبیل، مواد رادیواکتیو برای ساختن حدود ۱۰۰ بمب اتمی آزاد شدند. اگرچه در آن سال مقامات اتحاد شوروی سابق، پخش هر گونه خبری را در مورد این فاجعه به شدت ممنوع ساختند، اما در مقایسه جوامع بشری، فاجعه چرنوبیل وحشتناکترین فاجعه تکنولوژیک انسانی در تمام تاریخ به شمار میآید در اثر فاجعه چرنوبیل قریب به ۵ میلیون نفر آسیب دیدند، حدود ۵ هزار مرکز مسکونی در جمهوری روسیه سفید، اوکراین و فدراسیون روسیه با ذرات رادیو اکتیو آلوده شدند. از میان آنها، ۲۲۱۸ شهر و روستا با جمعیت حدود ۲/۴ میلیون نفر در محدوده اوکراین قرار داشتند، فاجعه چرنوبیل جمعیت کشورهای مذکور را تحت الشعاع قرار داد. غیر از اوکراین، جمهوری روسیه سفید و فدراسیون روسیه، کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، بریتانیای کبیر و برخی کشورهای دیگر نیز از اثرات فاجعه مصون نماندند. با وجود گذشت سال ها از اين حادثه وحشتناك اما هنوز آثاري از مواد راديو اكتيو و جهش هاي ژنتيكي در مردم منطقه مشاهده مي شود. در این میان میتوان به ناقص شدن نوزادان در دو دهه اخیر، از قبیل بی دست و پا متولد شدن اشاره کرد. از پانصد هزار نفری که با حادثه چرنوبیل مبارزه کردند، بیست هزار نفر مرده اند و دویست هزار نفر هم رسما از کار افتاده اعلام شده اند و کسانی هم زنده ماندند از بیماری های دردآور و سرطان های ناشی از دریافت تشعشعات اتمی رنج میبرند: با نگاهی به ویکی پدیای فارسی
و اما در فوکوشیما چه گذشت؟ در تاریخ ۱۱ مارس ۲۰۱۱، در پی زلزله ۹ ریشتری و سونامی و در اثر از کار افتادن ماشینآلات نیروگاه هستهای شماره ۱ فوکوشیما یکی از پس دیگری، نشت مواد رادیو اکتیو به وقوع پیوست. هنوز بطور دقیق از میزان خسارتهای وارد شده اطلاعات موثقی در دست نیست، اما آنچه که مسلم است میلیونها نفر در اثر این حادثه کشته و زخمی و بیخانمان شدند.
***
با توجه به غیر شفاف بودن عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در زمینه هستهای و نیز غیر پاسخگو بودنشان در برابر ارگانهای نظارتی بینالمللی (آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش تازه ای می گوید که اطلاعات تازه ای دریافت کرده است که مدعی کار مخفیانه در ایران بر اجزای یک برنامه تسلیحات اتمی است.) و از سوی دیگر با توجه به گمانه زنیهایی که پیرامون بیکیفیت بودن قطعات بکاررفته و بعضا از دور خارج بودن تکنولوژی مورد استفاده، در نیروگاه بوشهر وجود دارد، لذا با اتفاقی که به عمد یا در اثر حادثه در پالایشگاه آبادان رخ داد، این نگرانی را بیش از پیش در اذهان پدید آورده که این حکومت چگونه قادر خواهد بود امنیت نیروگاه را حفظ و جان صدها هزار هموطنمان را حفظ کند؟
آیا تاسیس چنین نیروگاهی که به زعم کارشناسان خبره از آنچنان دیوار امنیتی- نرمافزاری ضعیفی برخوردار است که با حملات ویروسی بسیار آسیبپذیر می نماید، چنانکه دیدیم ماهها راهاندازی آن را همین حملات ویروسی به تاخیر انداخت، از چنان اولویتی برخوردار است، که با وجود این تعداد قطعنامههای تحریم توسط شورای امنیت، کشور را به مرز ورشکستگی رسانیم؟
آیا سیاستهای اتمی علی خامنهای و دولت منتصب او نهایتا سبب نخواهند شد که روزی به همین زودیها در برابر قدرتهای بزرگ، سر تعظیم فرود آوریم و از آنچه که دولت خاتمی و تیم مذاکره کنندهاش - که در آنزمان به عنوان یک دستآورد مهم قلمداد میشد - به آن دست یافته بودند، عقبنشینی شرمگنانهای بهوقوع بپیوندد؟
بهر حال رخداد پالایشگاه آبادان از این منظر بسیار برجسته و با اهمیت مینماید که از حوادث فاجعهآمیزی که در مراکز مهم صنعتی کشور – مثل همانی که روز سهشنبه در مهمترین پالایشگاه کشور - رخ داده ونیز در آینده احتمال وقوعشان میرود، باید درس بگیریم و در عملکردمان نسبت به مسولیتپذیریمان در برابر ملت رنجدیده و بزرگوارمان تجدید نظر کنیم و از فاجعه انسانی ملی و منطقهای و احیانا بینالمللی پیشگیری کنیم!
آیا تاسیس چنین نیروگاهی که به زعم کارشناسان خبره از آنچنان دیوار امنیتی- نرمافزاری ضعیفی برخوردار است که با حملات ویروسی بسیار آسیبپذیر می نماید، چنانکه دیدیم ماهها راهاندازی آن را همین حملات ویروسی به تاخیر انداخت، از چنان اولویتی برخوردار است، که با وجود این تعداد قطعنامههای تحریم توسط شورای امنیت، کشور را به مرز ورشکستگی رسانیم؟
آیا سیاستهای اتمی علی خامنهای و دولت منتصب او نهایتا سبب نخواهند شد که روزی به همین زودیها در برابر قدرتهای بزرگ، سر تعظیم فرود آوریم و از آنچه که دولت خاتمی و تیم مذاکره کنندهاش - که در آنزمان به عنوان یک دستآورد مهم قلمداد میشد - به آن دست یافته بودند، عقبنشینی شرمگنانهای بهوقوع بپیوندد؟
بهر حال رخداد پالایشگاه آبادان از این منظر بسیار برجسته و با اهمیت مینماید که از حوادث فاجعهآمیزی که در مراکز مهم صنعتی کشور – مثل همانی که روز سهشنبه در مهمترین پالایشگاه کشور - رخ داده ونیز در آینده احتمال وقوعشان میرود، باید درس بگیریم و در عملکردمان نسبت به مسولیتپذیریمان در برابر ملت رنجدیده و بزرگوارمان تجدید نظر کنیم و از فاجعه انسانی ملی و منطقهای و احیانا بینالمللی پیشگیری کنیم!