با حمله نظامی روز شنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۰ به پناهگاه معمر قذافی، این بار دوم است که او از سو قصد نظامی جان سالم بدر میبرد. یادم میآید بار اول در سال ۱۹۸۶ در حمله هوایی که به طرابلس و محل مسکونی او صورت گرفت، او دختر خوانده ۴ ساله اش را از دست داد و خودش نجات پیدا کرد و این بار نیز پسرش سیفالعرب سپر بلای او و کشته شد. به نوشته روزنامه دیلى تلگراف، در سال ۲۰۰۸ ماشین فرارى سیفالعرب به دلیل سر و صداى زیاد اگزوز ماشین، در آلمان توقیف شد. او در آن زمان در مونیخ درس مى خواند. معروف است که در اعتراضات اخیر در بنغازی، یکبار هم به انقلابیون پیوست! درگیریهای نظامی ناتو با حاکمیت لیبی پس از تصویب قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل به لحاظ دفاع از مردم لیبی در هفته اول اسفندماه سال گذشته (۱۳۸۹)، آغاز گردید
حملات نظامی به لیبی و پشتیبانی غرب از اعتراضات مردمی، نسبت به دیکتاتورهای منطقه، ضمن اینکه ناظران سیاسی را واداشته است تا تحولات منطقه را بهدقت دنبال کنند، اما از سوی دیگر، موقعیت و موضعگیریهای مقامات رسمی و غیر رسمی ایران را نیز از نظرها دور نداشتهاند. به گمان من رویکرد غرب نسبت به تحولات منطقه و حمایت از ملت های منطقه با هر نیتی که باشد، این پیام را برای حاکمان ایران بههمراه دارد که در صورت عدم تبعیت از مطالبات ملت ایران، سرنوشت آنان نیز میتواند چیزی شبیه سایر دیکناتورها باشد، که البته جنبه مهمتر پیام برمیگردد به اهرم فشاری که غرب قصد دارد بر گرده حکومت گذاشته تا آنان را وادار کند با تصمیمات جهانی همسویی نشان دهند. فراخوانده شدن حسنی مبارک به دادگاهی در مصر و کشته شدن اعضای خانواده معمر قذافی در حملات هوایی یا موشکی، این نگرانی را بر دستگاه حاکمه جمهوری اسلامی مستولی میکند که دیر یا زود، روزی فرا خواهد رسید که جنایتکاران ایران نیز در دادگاه ملت یا یک دادگاه بینالمللی محاکمه شوند و یا پناهگاه علی خامنهای و پسرش مجتبی نیز به عنوان هدفی نظامی مورد شلیک قرارگیرد! اما امر دخالت نطامی در ایران تا چه حد عملی باشد و یا اتفاق نظری در جامعه بینالمللی بر سر آن وجود داشته باشد و یا اساسا صلاح باشد یا نه، قصه دیگری است