Wednesday, May 4, 2011

هموطنان! اگر احمدی‌نژاد برکنار شود، حاصل اعتراض و مقاومت شما مردم بوده است، نه سرپیچی از دستورات خامنه‌ای


با خبرهایی که شنیده شده است مبنی براخراج وزیر اطلاعات از جلسه هیات دولت توسط احمدی‌نژاد، می‌توان موضوع را چنین تحلیل کرد
از بعد از اتفاقاتی که در منطقه آغاز و دیکتاتورهای مصر و تونس طی اعتراضات ملت خویش از مسند قدرت برکنار شدند و در پی آن، نا‌آرامی‌هایی که در دیگر کشورها از جمله در لیبی، یمن و سوریه با شدت بیشتری نسبت به سایرین ادامه دارد و هر لحظه احتمال برافتادن روسای خودکامه آنها بسیار وجود دارد و از سویی همین دیکتاتورها با اندیشه خاموش کردن خشم ملت‌های خویش، طرح‌های فریبکارانه‌ای را وعده داده و در ظاهر قصد اجرای آنها را دارند، تا مردم‌شان را ساکت کنند، حاکمان ایران، که گویی تازه از خواب بیدار شده باشند، وادار شده‌اند به‌دنبال راهکارهایی باشند تا با انجام آنها بتوانند فریبکارانه تسکینی برای آلام ملت زجر و درد کشیده ایران که بسیاری از جنایات را، از پیامدهای پس از انتخابات سال ۸۸ بر این ملت روا داشته شده است، نفسی تاره کرده و پایه‌های لرزان صندلی قدرت خود را دوباره تحکیم ببخشند

پس از شکست طرح‌های مسخره «سید خراسانی» و همچنین «یا علی گویی خامنه‌ای در هنگام تولد» برای تطهیر و تقدیس او، به گمان من ساده‌ترین طرحی که از منظر حکومت می‌توانست اجرا شود و علی خامنه‌ای به خیال خام خودش با به اجرا در‌آوردن آن قادر خواهد شد ملت را برای مدتی به سکوت بکشاند و اعتراضات را خاموش کند، برکناری احمدی‌نژاد از مسند ریاست جمهوری است. در این میان اما حکومت ضمنا نمی‌خواهد اعتراف کند که این جابجایی از پیامدهای اعتراضات دو سال گذشته است و علاقمند است وانمود ‌کند که رفتن احمدی‌نژاد به لحاظ سرپیچی از دستورات رهبر بوده‌ است! با این سناریو قرار است با بر کناری احمدی‌نژاد از پست ریاست جمهوری، خامنه‌ای با یک تیر چند نشان را مورد هدف قرار دهد

یکم - همانطور که اشاره شد دیکتاتور می‌خواهد تسکینی ایجاد کند برای دردهای ملت که درآغاز اعتراضات، احمدی‌نژاد را مسبب و مقصر وضعیت شرایط بعد از انتخابات بشمار می‌آوردند و انگشت اتهام بسوی او نشان می‌رفت. اگرچه خویش بهتر از هر کس می‌داند که از بعد از حضور و سخنرانی در نماز جمعه معروف پس از انتخابات، خود را سپر بلا و در صف مقدم شلیک‌های شعاری ملت قرار داد  

دوم - او قصد دارد از شر احمدی‌نژاد که بعنوان رقیبی جدی برای سایر اصولگرایان بویژه روحانیت سنتی که در صحنه سیاسی ایران به عنوان یک دردسرساز ظاهر شده است، خلاص شود. در این پیوند یادآوری غرولند‌های گاه و بی‌گاه مراجع و سران اصول‌گرا که خامنه‌ای را عاجز کرده است، اشاره‌ای پر بیراه نیست

سوم - علی خامنه‌ای همانند محمد رضا شاه که امیر عباس هویدا و عده‌ای از وزرا را به زندان افکند تا هر شرائط بدی را در آن زمان به گردن مسولین زیر دست خود بیندازد، مدتهاست در این اندیشه است تا همان نسخه را رونویسی کند و به اجرا گذارد. اینک فرصتی فراهم شده است تا این طرح از احمدی‌نژاد و پاره‌ای از مسولین دولت وی آغاز شده و در ادامه با قربانی کردن پاره‌ای چهره‌های منفور که از قضا به او بسیار نزدیک هم هستند، سرایت دهد

چهارم - شرائط وخیم اقتصادی که مسولیت به ظاهر مستقیم آن متوجه شخص احمدی‌نژاد است، دارد کشور را به سوی پرتگاهی اجتناب‌ناپذیر می‌کشاند. خامنه‌ای دارد می‌کوشد برای فرار از اتهام شراکت در فلاکتی که در انتظار میلیون‌ها جوان بیکار و میلیون‌ها خانواده تنگدست، در حال وقوع است، خود را نجات دهد. پیرامون دلائل بوجود آمدن این وضعیت و موقعیت می‌توان به سه نمونه ۱ - تحریم‌های بین‌المللی ناشی از سیاست‌های غلط رژیم در عرصه جهانی، ۲ - اعمال برنامه کارشناسی نشده حذف سوبسید‌ها، ۳ - پایین نگه داشتن قیمت ارز در بازار، اکتفا کرد

پنجم - با عنایت به اینکه اخیرا مسجل شده است که احمدی‌نژاد امور کشور و ملت را تحت نسخه‌هایی که از سوی چند شیاد و جن‌گیر پیچیده می‌شده مدیریت می‌کرده، علی خامنه‌ای بهتر آن دیده تا مشارکت خود را در چنین امر خرافی منکر شود، در صورتیکه وی با توجه به گزارشات مستقیم حیدر مصلحی وزیر اطلاعات به او، مدتها بوده است که از موضوع به‌آشکار خبر داشته و بدون جلوگیری از این ادامه آن فقط به نظاره ‌نشسته بوده: حرف و حدیث‌ها حکایت از آن دارد که اعتقادات خرافی احمدی‌نژاد و مشایی به کف‌بینی و طالع‌بینی برای پیشبرد اهداف کشور، از نخستین روزهای دوره اول ریاست جمهوری او وجود داشته است  

***

به باور من مسولیت تمامی گرفتاری‌های اقتصادی و سیاسی و کشتارها و شکنجه‌ها به عهده شخص علی خامنه‌ای است که با پشتیبانی همه‌جانبه و دائم از دولت متقلب سعی در تحکیم دیکتاتوری خود کرده است و در کنار او احمدی‌نژاد، وزرا، ‌نمایندگان پاچه‌خوار مجلس، حسین شریعتمداری و عده‌ای از سران رژیم از جمله پاره‌ای از امامان جمعه و سران سپاه و تعدادی از رهبران لشکر‌گونه  لباس شخصی پوش‌ها و بسیج نیز شریک در فجایع رخ داده و ایجاد شرائط کنونی کشور، محسوب می‌شوند و کمتر از خود رهبر در مظان اتهام قرار ندارند