در برابر دستگیریهای فلهای ۲ سال اخیر از میان اعتراضکنندگان به انتخابات، که بسیاری از آنها با شکنجههای قرون وسطایی و وحشیانهای همراه بود و بعضا به کشتهشدن زندانیان و بازداشتشدگان انجامید و در پی آن صدور احکامی که با هیچ منطق و اصولی انطباق نداشت و هنوز هم بسیاری از دربندان، بلاتکلیف و در انتظار تصمیمات دادگاههای تجدید نظر به سر میبرند، و از سوی دیگر حصر بازداشتگونه میرحسین موسوی و مهدیکروبی، اینک بازداشت محترمانه ۲۰ تا ۳۰ تن از جناح مقابل یعنی از دارودسته احمدینژاد، اتفاق شگفتانگیزی محسوب نمیشود، اگرچه از منظر حقوق بشر، همین ملت ضربه خورده از حکومت، بازداشت بدون دلیل و ناروشن هیچکس حتا خود احمدینژاد و جنتی که از منفورترین چهرههای نظام قلمداد میشوند و اتهامات آنها اظهر من الشمس است را نیز برنمیتابد! اما به گمان من، خامنهای با دستگیری این چند نفر اخیر از جناح احمدینژاد-مشایی، سه هدف روشن را دنبال میکند
یکم - با توجه به اینکه کممحلی اولیه احمدینژاد به خامنهای در واکنش به دستور شفاهی و کتبی وی مبنی بر ابقا وزیر اطلاعات و سپس قهر ده یازده روزه او از کار و حرف و حدیثهای بعدی که رسانههای طرفین را رنگ و لعاب ویژهای بخشید، برای حیثیت خامنهای بسیار گران تمام شد و چنانچه وی هیچ عکسالعمل و حرکتی را انجام نمیداد، او که مقام عظمای ولایت و نایبی امام زمان را یدک میکشد، بیش از پیش مفتضحتر مینمود. او برای اینکه در برابر طرفداران خود کم نیاورد، و قدیسمآبی نداشتهی خود را بیشتر جلا دهد، هماهنگیهایی را برای چنین بازداشتهایی روا داشته است
دوم - زهر چشمگیری از احمدینژاد و دارودستهاش، بگونهای که بار دیگری چنین لوسبازیهایی طی دوره باقیمانده از ریاستجمهوری از او و نیز از دیگرانی که ممکنست واکنشهای اینچنانی در برابر احکام حکومتی رهبراز خود نشان دهند، سر نزند
سوم - نشان دادن عدالت در دستگیری و بازداشت به طرف مقابل یعنی معترضان به انتخابات و مخالفان حکومت و نیز به افکار عمومی که بله ما هر کسی را که بخواهد شیطنت کند گوشمالی خواهیم داد و این گوشمالی مختص فقط یک گروه نیست
***
به باور من هیچکدام از حرکتهای نظام - مثبت یا منفی - نه تنها هیچ کمکی به ادامه حیات این حکومت در بلند مدت نخواهد کرد، که بوی گند و لاش اعمال آنها را در طی ۳۲ سال گذشته و کثافتکاریهای دوسال اخیر را بیشتر در فضا پراکنده و هوای جامعه را آلوده خواهد نمود و از دیدگاه ملت این بازیها اگرچه ممکنست جدی هم باشد، تلاش مذبوحانهای بیش نیست برای حفظ قدرت و مسند به لحاظ چاپیدن بیشتر ثروت ملت، بویژه آنکه، آشکار شده است، رییس جمهور متقلب در انتخابات و مورد انتصاب رهبر، بجای بهرهگیری از نطرات کارشناسانه در راهبری کشور، با راهنماییهای یک مشت جنگیر و شامورتیباز، مملکت و ملت را به روز سیاه نشانده است! و بالاخره: این حکومت، به جنازهای میماند که بوی تعفن آن، حتا «خودی»ها را میآزارد