خدا را شکر. هما (دروتی) پروز، خبرنگار شبکه تلويزيونی الجزيره هم - با فشار مراجع بینالمللی حقوق بشری - سرانجام آزاد شد، اما نکته جالب اینجاست که رفتار احترامآمیز مسولان حکومت با یک شهروند آنقدر بعید مینماید که انسان را وادار میکند به محض دستیابی به آن کلی تشکر کند و کارت تبریک بفرستد. این ذهنیت از آنجا ناشی شده است که در جمهوری اسلامی، ظلم و ستم و بیاحترامی چنان به زندگی و باورهای مردم گره خورده است و به عنوان یک اصل حتمی، پذیرفته شده است، که در صورتیکه عکس آن اتفاق بیفتد، همه شکرگزار خواهند بود! باری ماجرا چه بود
یکم - به گزارش شبکه تلويزيونی الجزيره، هما (دروتی) پروز، خبرنگار اين شبکه سه هفته پيش در فرودگاه دمشق بازداشت و سپس به ايران تحويل داده شد
دوم - سفارت سوريه در واشنگتن روز سهشنبه بيستم ارديبهشت در يک بيانيه مطبوعاتی اعلام کرد خانم پروز قصد داشته «به شکل غير قانونی با ويزای ايرانی که تاريخ آن اعتباری نداشت»، وارد خاک سوريه شود و به همين خاطر به ايران بازگردانده شد
سوم - علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، روز شنبه گذشته گفت، از سرنوشت دوروتی (هما) پَروَز، خبرنگار شبکه الجزيره، اطلاعی ندارد
چهارم - روز گذشته رامين مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران بدون تأييد رسمی اينکه هما (دروثی) پروز، خبرنگار ايرانیتبار شبکه تلويزيونی الجزيره، در ايران و در بازداشت بهسر میبرد؛ گفت وی سه تخلف داشته است. تخلف اول اين بوده که گذرنامه ايرانی ايشان اعتبار نداشته، تخلف دوم اين بوده که بدون ويزای خبرنگاری قصد ورود به سوريه را داشته و تخلف سوم اين بوده که گذرنامههای ديگری نيز همراه داشته است؛ گذرنامههايی که آمريکايی و کانادايی بوده است،{و طبق قوانین جاری} ما تابعيت مضاعف را قبول نداريم. او سپس افزود: انجام اين تخلفات مانع از انجام فعاليت پنهانی اين خبرنگار در سوريه شده البته ما مسأله را پیگيری میکنيم و اطلاع يافتن از وضعيت ايشان برای ما هم اهميت دارد
پنجم - دادستان تهران در پاسخ به اين پرسش که آيا خبرنگار الجزيره همچنان در بازداشت است، گفت: خانم هما دروتی روز گذشته آزاد شد. اين فرد به سوريه رفته بود و به علت برخی مسايل گذرنامهای، سوريه آن را ديپورت کرد و چون خانم دروتی مليتی ايرانی- کانادايی داشت سوريه نامبرده را به مقامات ايران تحويل داد و پس از بررسیها مشخص شد که گذرنامه وی مشکلی نداشته برای همين آزاد شد
ششم - در پایان ماجرا همه از حکومت ایران تشکر کردند که اینقدر با یک شهروند ایرانی-خارجی با احترام و رافت اسلامی برخورد کرده است: نامزد دروتی پرواز با بيان اينکه «همه چيز تمام شد» از مقامات ايران بهخاطر «رفتار احترامآميزشان» با خانم پروز سپاسگزاری کرده است. او همچنین اظهار کرده است که حال وی خوب و فقط کمی خسته است
***
اما وای بر دستگاه وزارت خارجه کشور ما که ۱ - در ابتدای امر قادر به تشخیص بی مساله بودن گذرنامه نبوده و با این گمان که گذرنامه این خبرنگار دارای نقایصی است، ماموران سفارت مبادرت به دستگیری غیر قانونی هما و اعزام اجباری وی به ایران بکنند. آیا مورد این خبرنگار نمیتوانست خیلی ساده در همان سفارتخانه ایران در دمشق با بصیرتی که امور کنسولی به خرج میداد، حل شود و نیازی به چنین المشنگهای نباشد؟ و اما روی دیگر سکه شاید این بوده است که به خیال خام خودشان، طعمه تازهای برای دامهای دستگاه امنیتی ایران یافتهاند که برای زهرچشمگیری و اخاذی و خودشیرینیهای پاچهخوارانه بهتر است او را روانه تهران کنند. ۲- به رغم فرارسیدن فصل بهار، به ظاهر آقای وزیر خارجهمان هنوز در خواب زمستانی بسر میبرد و از اتفاقاتی که در دستگاه کنسولی او واقع میشود، بیاطلاع است. ۳ - جمهوری اسلامی یکبار برای همیشه باید تکلیف خود و شهروندانش را با تابعیت مضاعف روشن کند. این حکومت از مساله تابعیت مضاعف دارد به عنوان چماقی بر علیه هر آن کسی را که مخالف اوست سواستفاده میکند و به نظر میرسد هیچ تمایلی به حل این مشکل ندارد و شگفتآور اینکه به رغم ادعای سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر غیر قانونی بودن تابعیت مضاعف برای شهروندان، دادستان آنرا بلااشکال تشخیص داد و آبی از آبی نجنبید، و فقط چند هفته دردسر برای یک بانوی ایرانی و خانوادهاش، و آبروریزی بیشتر برای حکومت بیبصیرت ایران