گاهی در سرک کشیدن به داخل تاریخ و اسناد، به یک سری روابط و زنجیرههای مشکوک پی میبریم که از بهم پیوستگی آنها میتوان به نتایج شگفتانگیزی دست یافت. البته اکثر کسانیکه اهل نظر هستند، تک تک این مسایل و یا بهم پیوستگی آنها از نظرشان دور نمانده و به آن بیش از این نوشته کوتاه واقف هستند. اما یادآوری ایندسته از مسائل پربیراه و بیمناسبت نیست و میتواند به مثابه تلنگری به نسل جوان آنها را علاقمندتر به مطالعه تاریخ نماید
***
اول - مظفر بقایی کیست؟
مظفر بقائی سیاستمدار، وکیل مجلس و رهبر حزب زحمتکشان ملت ایران، در ۱۲۹۰ در کرمان زاده شد. در سال ۱۳۰۸شمسی با سهمیه دولتی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و تحصیلات تکمیل خود را در رشته فلسفه در دانشگاه سوربن به پایان رساند. با رواج فعالیت احزاب سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ بقایی راه پیشرفت خود رادر فعالیتهای حزبی یافت؛ از این رو بعد از عضویت و فعالیت در دو حزب اتحاد ملی و کار، وارد حزب دمکرات ایران به رهبری قوامالسلطنه شد و توانست در آن حزب رشد کند، به طوری که در ۱۳۲۶ عضو هیأت سری تصفیه و دبیر حزب بود و به عنوان نامزد این حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. بقایی از دوستان علی زُهَری و عیسی سپهبدی از کارمندان سفارت فرانسه، و حسن پاکروان رئیس بعدی ساواک و مادر فرانسویش امینه پاکروان بود. در دوران نمایندگی مجلس، تا اسفند ۱۳۲۷در جناح اکثریت بود، اما پس از مدتی، به اقلیت مجلس پیوست و به استیضاح دولت ساعد پرداخت و با قرارداد گسـ گلشائیان مخالفت نمود.
بقایی از بنیانگذاران جبهه ملی بود و بعدها دبیر کل آن شد. او برای جلوگیری از تقلب در انتخابات، سازمان نظارت بر آزادی انتخابات را تشکیل داد. بقایی با مخالفت هایی سرسختانه با سپهبد رزمآرا و تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران و همچنین فعالیت مؤثر در ماجرای خانه سدان در تیر ۱۳۳۰ خود را به عنوان یکی از چهرههای سیاسی کشور مطرح کرد. در همین دوران، او با خلیل ملکی به همکاری نزدیک پرداخت. پس از مدتی، آن دو (بقایی و ملکی) حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند.
هدف اصلی این حزب مقابله با نفوذ حزب توده بود. مقابله این دو حزب حوادث خشونتآمیزی به بار آورد که در نهایت نهضت ملی ایران را تضعیف کرد
از اوایل ۱۳۳۱ بقایی به تدریج با دولت مصدق به مخالفت پرداخت و از شاه آشکارا حمایت کرد؛ به طوری که در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با ائتلاف با آیتالله کاشانی، نیروهای آنها جزو کسانی بودند که به خانه مصدق حمله کردند. آنها در عملیات برضد مصدق نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا، بقایی را یکی از رهبران «قیام ملی» برای براندازی دولت مصدق معرفی کردند. به همین لحاظ در محافل سیاسی حرف و حدیث هایی نسبت به او که دستنشانده خارجیان است، بر سر زبان ها افتاد بود
در دهه ۱۳۵۰ بقایی با اعلام وفاداری به سلطنت و اصول قانون اساسی، از تشکیل حزب رستاخیز انتقاد کرد همچنین در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، تظاهراتی بر علیه شاه ترتیب داد. وی یس از افتادن به زندان در نظام جمهوری اسلامی، به بدترین اتهامات ضداخلاقی متهم شد و در سال ۱۳۶۶ به طرزی مشکوکی در زندان مرد. میگویند اگر بقایی زنده میماند، ناگفته هایی را از خیانت های خود و دیگران باز میگفت، همان گونه که اگر وصیت نامه اش در سال ۱۳۸۵ مفقود نمی شد رازهایی را فاش میساخت. وصیت نامه بقایی در صندوقی نگهداری می شد که تنها کلید دارش رییس مجلس شورای اسلامی است. به راستی چه کسانی از فاش شدن وصیتنامه ای که می گویند سال ها دور از چشم مردم و یژوهشگران مهر و موم شده ماند و حال نیست و نابود شده است، ضرر میکردند؟
برگرفته از ویکیپدیای فارس و «دانشنامه جهان اسلام» جلد ۳، صص ۶۱۲-۶۱۳ و سایت اخبار روز: چهارشنبه ۲۰ دی ۱٣٨۵
بقایی از بنیانگذاران جبهه ملی بود و بعدها دبیر کل آن شد. او برای جلوگیری از تقلب در انتخابات، سازمان نظارت بر آزادی انتخابات را تشکیل داد. بقایی با مخالفت هایی سرسختانه با سپهبد رزمآرا و تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران و همچنین فعالیت مؤثر در ماجرای خانه سدان در تیر ۱۳۳۰ خود را به عنوان یکی از چهرههای سیاسی کشور مطرح کرد. در همین دوران، او با خلیل ملکی به همکاری نزدیک پرداخت. پس از مدتی، آن دو (بقایی و ملکی) حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند.
هدف اصلی این حزب مقابله با نفوذ حزب توده بود. مقابله این دو حزب حوادث خشونتآمیزی به بار آورد که در نهایت نهضت ملی ایران را تضعیف کرد
از اوایل ۱۳۳۱ بقایی به تدریج با دولت مصدق به مخالفت پرداخت و از شاه آشکارا حمایت کرد؛ به طوری که در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با ائتلاف با آیتالله کاشانی، نیروهای آنها جزو کسانی بودند که به خانه مصدق حمله کردند. آنها در عملیات برضد مصدق نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا، بقایی را یکی از رهبران «قیام ملی» برای براندازی دولت مصدق معرفی کردند. به همین لحاظ در محافل سیاسی حرف و حدیث هایی نسبت به او که دستنشانده خارجیان است، بر سر زبان ها افتاد بود
در دهه ۱۳۵۰ بقایی با اعلام وفاداری به سلطنت و اصول قانون اساسی، از تشکیل حزب رستاخیز انتقاد کرد همچنین در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، تظاهراتی بر علیه شاه ترتیب داد. وی یس از افتادن به زندان در نظام جمهوری اسلامی، به بدترین اتهامات ضداخلاقی متهم شد و در سال ۱۳۶۶ به طرزی مشکوکی در زندان مرد. میگویند اگر بقایی زنده میماند، ناگفته هایی را از خیانت های خود و دیگران باز میگفت، همان گونه که اگر وصیت نامه اش در سال ۱۳۸۵ مفقود نمی شد رازهایی را فاش میساخت. وصیت نامه بقایی در صندوقی نگهداری می شد که تنها کلید دارش رییس مجلس شورای اسلامی است. به راستی چه کسانی از فاش شدن وصیتنامه ای که می گویند سال ها دور از چشم مردم و یژوهشگران مهر و موم شده ماند و حال نیست و نابود شده است، ضرر میکردند؟
برگرفته از ویکیپدیای فارس و «دانشنامه جهان اسلام» جلد ۳، صص ۶۱۲-۶۱۳ و سایت اخبار روز: چهارشنبه ۲۰ دی ۱٣٨۵
***
دوم - حسن آیت کیست؟
حسن آیت در سال ۱۳۱۷ در شهر نجفآباد اصفهان زاده شد. تحصیلات عالی خود را در رشتههای علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعهشناسی و روزنامه نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با تحصیل در دانشگاه دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز تسلط پیدا کرد. در دوره کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی با ابوالحسن بنیصدر همکلاس بوده است. حسن آیت در دوران زندگی ۴۳ ساله خود موفق به اخذ درجه دکتری در هیچ رشتهای نگردید ولی در محافل سیاسی اوایل انقلاب گهگاه از او به عنوان دکتر آیت نام برده میشد. حسن آیت در اواخر سال ۱۳۳۹ به عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران، که بنیانگذارش مظفر بقائی بود، درآمد. مظفر بقائی از پر رمز و رازترین رجال سیاسی تاریخ معاصر ایران است. حسن آیت در نامه ۹۴ صفحهای که در سال ۱۳۴۲ برای مظفر بقایی نوشت و هم اکنون در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگه داری میشود آورده است
- موقعی که من به حزب آمدم موقعی بود که جنابعالی در زندان بودید و دادستان ارتش برایتان تقاضای اعدام کرده بود. سر و صدای جبهه جدید ملی ایران را پر کرده بود و جراید تقریبا بالاتفاق در تمجید و تحسین و تعظیم جبهه ملی می کوشیدند و گویا در اینمورد با یکدیگر مسابقه گذارده بودند. عده زیادی به این جبهه پیوسته بودند. گروهی از روی ایمان، گروهی از روی ترس و گروهی از روی طمع. در چنین موقعیتی بر خود فرض دانستم که رسما افتخار عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران را با وجود تمام مشکلاتی که در زندگی خصوصی من وجود داشت بیابم. با وجودی که تا آنجا که مقدور بوده است از نقاط قوت و ضعف جنابعالی با اطلاع بودم
- اندکی پیش از پیروزی انقلاب سال ۵۷ حسن حبیبی از اعضای جبهه ملی به درخواست خمینی، طرح اولیه یا پیشنویس قانون اساسی ایران را تهیه کرد. پیشنویس قانون اساسی که فاقد اصل ولایت فقیه بود، پس از تهیه مورد تایید خمینی و بعد از آن شورای انقلاب قرار گرفت. ولی با توجه به آنچه در حکم نخستوزیری بازرگان آمده بود، دولت موقت و نیروهای متمایل به آن، طرفدار تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح پیشنویس قانون اساسی بودند که به پیشنهاد طالقانی و تایید خمینی، مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی تشکیل گردید. مجلسی که حسن آیت با عضویت در هیأت رئیسه آن، نقش کلیدی در ارایه و الحاق اصل ولایت فقیه به قانون اساسی ایران ایفا نمود. حسن آیت ضمن نمایندگی مجلس خبرگان از اصفهان، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، و نماینده تهران در دوره اول مجلس شورای اسلامی نیز بود. معروف است که حسن آیت طراح اصلی سقوط بنی صدر از ریاست جمهوری بوده است. حسن آیت مرداد ۱۳۶۰ در مقابل منزلش در مرکز تهران، با شلیک گلوله کشته شد
برگرفته از ویکیپدیای فارسی