پارهای تحلیلهای حکومتیان قصد دارد چنین القا کند که خامنهای دربرنامهریزیهای تبلیغاتی نسبت به او از جمله «سید خراسانی» نامیدن او وهمچنین «یا علی» گفتن او به هنگام تولد، دستی ندارد و تمامی این حرکات ناشی از پاچهخواریهای خودجوش اطرافیانش است که بوقوع میپیوندد! اما براستی سوال اساسی اینست که چرا خامنهای در برابر اراجیفی که اطرافیانش راجع به او میبافند، سکوت میکند؟ آیا او از چنین القابی که به او نسبت میدهند، سخت در خشم است؟ و آنها را به زیان خود میانگارد، که در اینصورت باید در انتظار توبیخ و تنبیه بانیان این حرکتها بود و اعلام تاسف و عذرخواهی آنها را نسبت به خزعبلات ابرازشده توقع داشت
با نگاهی به محتوای مصاحبه با سازندگان ویدیوی «ظهور بسیار نزدیک است» در رسانهها و دفاع سفت و سخت آنها از عملی که انجام دادهاند وهمچنین دفاع پارهای از نزدیکان خامنهای از جمله ذوالنور، از حسن نیت آنها، این فرضیه که خامنهای از چنین رویدادهایی معذب است، مردود انگاشته میشود و به گمان من نشان از آن دارد که حتی اگر خامنهای در برنامهریزی ساخت و پرداخت آنها نقشی نداشته اما، از ابراز آنها در سطح جامعه راضی و خرسند شده و این امر را بیشتر در او مشتبه کرده است که آری واقعا به عنوان نایب امام زمان، خبرهایی بوده که او تا به حال از آنها بیاطلاع بوده است
***
واقعیت اینست که نظام جمهوری اسلامی برای ترمیم مشروعیت نخنما شده خود و رهبری آن، دست به تدابیری اینچنانی زده است، اما این تصور باطل است که این تدابیر بتواند تضمینی باشد برای استمرار بقای حکومت بویژه در عرصه داخلی و در میان مردم
در آخر بازگویی این نکته پر بیفایده نیست که رهبری نظام با توجه به نوع گمارده شدنش (شامورتی بازی رفسنجانی) بر پست نایب امام زمان و رهبری حکومت، هیچگاه چه در بین سران مذهبی و چه در میان ملت از مقبولیت و مشروعیت لازم برخوردار نبود و حتا طی ۲۲ سال گذشته تلاشی هم نکرد تا با اعمال روشهای صحیح مدیریتی درروند ارتقا جامعه به سوی نیکبختی و پیشرفت، آن مقبولیت نداشته را جبران کند و به باور من اگر دلارهای نفتی نبود همین تعداد پای منبرنشینان نیز بر گرد او خیمه نمیزدند