خبر دار شدیم که رییس دانشگاه آزاد، پس از کشمکشهای پر حرف و حدیث، خارج از روندی که مورد نظر هاشمی رفسنجانی - به عنوان رییس هیات امنا - بود، تعیین و به تصویب شورای عالی فرهنگی رسید. سرانجام کسی آمد برای تصدی این پست که از دار و دسته احمدینژاد به شمار می رود
از هنگامیکه رفسنجانی نامهای به خامنهای فرستاد در قبل از انتخابات ۸۸ و سپستر از آخرین باری که به عنوان امام جمعه تهران ظاهر شد و شرایط را برشکافت و برای برون رفت از انسداد سیاسی، راه حل ارائه داد تا هم اینک که نظریاتاش در مورد تعیین رییس دانشگاه آزاد، گوش شنوایی پیدا نکرد، هر روزه بال و پرش را چیدهاند
از هنگامیکه رفسنجانی نامهای به خامنهای فرستاد در قبل از انتخابات ۸۸ و سپستر از آخرین باری که به عنوان امام جمعه تهران ظاهر شد و شرایط را برشکافت و برای برون رفت از انسداد سیاسی، راه حل ارائه داد تا هم اینک که نظریاتاش در مورد تعیین رییس دانشگاه آزاد، گوش شنوایی پیدا نکرد، هر روزه بال و پرش را چیدهاند
چه هنگامی که خامنهای نظریات خود را به احمدینژاد نزدیکتر دانست و باکی هم به دل راه نداد که آنرا عریان از تریبون نماز جمعه معروف - که دستور قتل عام شهروندان طی آن صادر شد - و چه آنزمان که به او فهماندند که لباس ریاست مجلس خبرگان رهبری را باید از تن بهدر کند، معلوم و مسجل شد که رفسنجانی را در پایان کار سیاسیاش قرار دادهاند و نه نیازی به مشورت با او در شرایط بحران احساس میشود و نه از ارتباطات رسمی و غیر رسمیاش با روحانیون بلند پایه و نظامیان وفادار به او، واهمهای به دل راه میدهند
نشانههای اینکه آخرین پست او یعنی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام یا همان مجلس سنا، را دارند از او میستانند، به زمانی برمیگردد که خامنهای هیاتی را برای رفع اختلاف بین قوا تعیین کرد و ریاست آنرا به آیتالله شاهرودی رییس پیشین قوه قضایی سپرد! اما در این پیوند چند سوال اساسی مطرح است
آیا رفسنجانی به همین آسانی و بدون اینکه زهر خود را در جامی بچکاند که برای نوشانیدن به رهبر و رییس جمهور، ممکنست لازم افتد، صحنه سیاسی را ترک خواهد کرد؟
آیا رفسنجانی در پندار سیاستگزاران و تصمیم سازان بینالمللی نیز به عنوان یک مهره سوخته و ناکارآمد قلمداد میشود؟
آیا رفسنجانی از هم اینک خود را برای یک کارزار تمام عیار آماده نمیکند تا پتهی همه آنهایی را که راه بیرون راندن او از صحنه راهموار کردند، به روی آب بریزد؟
به باور من روزهای بحرانیِ پیشروی حاکمان، به تمامی این سوالات پاسخ خواهد داد