شش هفت سال است که این احمدینژاد دارد گلو پاره می کند، که من اسامی دانهدرشتهای اقتصادی را بزودی اعلام میکنم. آنقدر نکرد تا بالاخره معلوم شد همگی از رفقای خودش هستند. اینکه کسی بتواند با تلاش و خلاقیت به ثروت برسد، جای گلهای باقی نمیگذارد، اما اینهایی که یکی پس از دیگری سر از کلاه جادویی دارند درمیآورند، ظاهرا با رانتخواری و رفاقتِ با قدرتمندان سیاسی و آقازادگی به نوایی رسیدهاند. این آقایی که دارای دهها مرکز تجاری و صنعتی است و پالودهاش را با رییس جمهور صرف میکند، نمیتواند یک شبه به این ثروت و مکنت دست یابد، اما چگونه است که یک دفعه سر و صدایش درآمده است؟ این را گفتم که ضمنا اشارهای هم داشته باشم به این نکته که برملا شدن پی در پی مسائل اقتصادی، تا حدی مشکوک به نظر میرسد، نه اینکه بودن دستهای آلوده را مورد تشکیک قرار دهم که حتما وجود دارد و همچنان ثروت ملت را به یغما میبرند، اما مقصود نظر من، منحرف کردن حواسمان از یک سری مسائل مهمتر است که یا در جریان است و یا بزودی به جریان خواهد افتاد، و من از منظر هشیاری خودمان آنرا دائما تذکر میدهم تا چیزی از زیر ذرهبینمان پنهان نماند! البته تحلیل دیگر اینست که دارند، احمدینژاد را برای غزل خداحافظی آماده میکنند