از اینکه به نتیجه ۱۵ درصد رسیدم، پیش فرضهای زیر را در نظر گرفتم
یکم - ملاک تعداد رای دهندگان به ناطق نوری در سال ۷۶ است (اوج محبوبیت علی خامنهای در میان طرفدارانش)، این را به نفع رژیم انجام دادم که گله باقی نماند، یعنی واقعیت اینست که همیشه شرکت کنندگان در انتخابات مجلس به مراتب کمتر از شرکت کنندگان در انتخابات رییس جمهوری است و اگر میخواستم ملاک را انتخابات مجلس در نظر بگیرم به ۱۵ درصد هم نمیرسید. از سوی دیگر انتخابات ۸۸ بدلیل ابهاماتی که در چگونگی رای گیری و شمارش آرا وجود داشت و نهایتا مشخص شد تقلبهای فراوانی صورت گرفته، قابل محاسبه نبود
دوم - با توجه به حوادث ۱۵ ساله گذشته باید حتما کاهشی در طرفداران رژیم در نظر میگرفتم اما در این مورد هم، به نفع رژیم، هیچ ریزشی را نسبت به وفاداران به خامنهای نسبت به آن سال محاسبه نکردم
سوم - با توجه به قتل و شکنجههای بعد از انتخابات ۸۸ هیچ افزایشی را نسبت به ذوب شدگان در ولایت در نظر نگرفتم، که خوب طبیعی است نباید هم چنین میکردم
چهارم - شرایط را بهگونه ای فرض کردم که هیچ کاندیدای دیگری به غیر از اصولگرایان شرکت نکنند، که تا اینجای کار، به نظر فرضیهی واقعبینانهایست
پنجم - فرض کردهام رژیم تا زمان انتخابات وجود دارد و شرایط کشور بهگونه ای خواهد بود که رژیم قادر به برگزاری انتخابات باشد: خیلی خوشبینانه و به نفع رژیم این فرض در نظر گرفته شده است، چرا که من پیشبینی می کنم اوضاع رژیم طی ماههای آینده بقدری اسفناک شود که کنترل اوضاع از دستانشان خارج شود
ششم - رفتار سیاسی مردم را که در اثر دروغها و تقلبهای رژیم که به یک سرخوردگی گسترده انجامیده را حتما مَد نظر قرار دادهام که به گمان خودم این نظر واقعبینانه است
هفتم - به عدم کارایی دستاندرکاران حکومت، نسبت به مسایل اقتصادی و اجتماعی و اوضاع آشفته کشورنیز نیمنگاهی داشتهام که با توجه به شرایط مردم، به باور من این فرض نیز واقعبینانه است
***
اگر تا زمان انتخابات رژیم جمهوری اسلامی وجود داشته باشد و انتخاباتی فرمایشی برگزار شود، هر عدد دیگری را که رژیم پس از انتخابات بیش از ۱۵ درصد به عنوان میزان رای دهندگان اعلام کند و یا توسط تلویزیون با فیلمهای آرشیوی نشان دهد، و یا عکسهای فتوشاپی در نشریات بگذارند، به باور من دروغ محض خواهد بود، و باور نخواهیم کرد