Saturday, September 17, 2011

تبدیل جشن هسته‌ای به عزای رژیم: ترکیه عاملِ دوسر باخت شدن بازیِ ایران برسر سوریه


آنروزی که احمدی‌نژاد و خامنه‌ای سران دو کشور برزیل و ترکیه را به تهران کشاندند تا شوی معروف و پرهیاهوی پیروزی هسته‌ای را از طریق رسانه‌های دنیا به نمایش گذارند، کمتر کسی تصور می‌کرد، که بی‌خردی‌های رژیم جمهوری اسلامی در امور خارجی چنان ادامه یابد که همین دو کشور مهم در عرصه بین‌المللی، یعنی برزیل و ترکیه از جمع یاران جمهوری اسلامی پراکنده شوند و خیلی زود بهار روابط به خزان بینجامد

طی ۲۴ ساعت گذشته در دو موضوع جداگانه، برزیل و ترکیه موضع‌گیری‌های تند و تیزی علیه کشورمان ابراز داشته‌اند. از یکسو وزیر امور خارجه برزیل گفته است که این نگرانی وجود دارد که برنامه اتمی ایران "بطور کامل صلح آمیز نباشد" که با موضع گیری های پیشین این کشور در قبال برنامه اتمی ایران تفاوت پیدا کرده است. برزیل قبلا نیز چند بار در مورد عدم رعایت حقوق بشر به تهران کارت زرد نشان داده بود. همه اینها گویای آن است که برزیل خیلی زود متوجه شد، با کارت‌های سوخته‌ی ایران نباید بر سر میز بازی بنشیند. از سوی دیگر اما نخست‌وزیر ترکیه به جمهوری اسلامی در مورد حمایت‌ تهران از سرکوب‌های خشونت‌بار معترضان در سوریه هشدار جدی داده است، به گونه‌ای که این قبیل هشدارها در صورت ادامه می‌تواند بر روابط فی‌مابین بحران اساسی ایجاد کند

لازم به یادآوری است که عملکرد ترکیه درعرصه بین‌المللی و داخلی در چند سال گذشته آبرویی برای این کشور بهم زده است و نشان از آن دارد که حاکمان ترکیه به خرد جمعی، عقلانیت و کارشناسانه برخورد کردن با امور، اهمیت بسزایی می‌دهند. در عوض در ایران تمامی حرکت‌های حاکمان رژیم به لحاظ هیاتی اداره کردن کشور چه در مسائل داخلی و چه در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی همه و همه غلط و واپسگرایانه بوده و ایران را به منزوی‌ترین کشور دنیا مبدل ساخته است. ایران در قبال هشدار ترکیه، یا باید پاسخ دندان‌شکن بدهد و یا به‌عبارت عامیانه باید زیر سیبیلی آنرا ندیده انگارد: درهر دو صورت نتیجه به سود ایران نخواهد بود و از هم اکنون بازی، خود را دوسر باخت می‌نمایاند، چرا که موضع‌گیری تند در برابر ترکیه جبهه‌ی تازه‌ای بر علیه ایران گشوده خواهد شد که به گمان من، ایران ناتوان‌تر از آن می‌نماید که با ترکیه‌ای قدرتمند (مواضع اخیر ترکیه در برابر اسراییل را همه بیاد داریم) بتواند سر شاخ بند کند اما روی دیگر سکه اینست که ایران در برابر ترکیه سکوت یا مواضعی آبکی اختیار کند که این نشانه‌ایست از ضعف مفرط ایران در رویارویی با مشکل سوریه


در هر حال دورنما چنین نشان می‌دهد که ایران از هم اینک خاکریز سوریه را در برابر غرب از دست داده است و از سوی دیگر به نظر می‌رسد ترکیه به عنوان همسایه‌ی مهربان سوریه، استحقاق بیشتری دارد تا به آن کشور نزدیک شود. از منظر مردم مبارز و پراستقامت سوریه، بر خلاف ایران که منفور است، ترکیه محبوب قلوب شمرده می‌شود و به باور من در آینده‌ی سوریه پس از بشار اسد، جایگاه بسزایی برای خود دست و پا خواهد کرد