چندی پیش رسانهای شدن خبر دیدار ولایتی مشاور امور خارجی خامنهای با مقامات آمریکایی در روند برقراری ارتباط با آمریکا - چه اتفاق افتاده باشد و چه شایعه بوده باشد - مقدمهای بوده است برای آمادهسازی افکار عمومی برای چنین ارتباطی. عشوههایی هم که خامنهای دارد میآید و در
رسانهها اعلام میکنند که رابطه با آمریکا مشکلی را حل نمیکند، این گمانه را نیز تقویت میکند که او به دنبال
گرفتن تضمینی است از سوی آمریکا و شاید سایر کشورهای غربی، که ادامه خودکامهگی او
را میسر سازند و البته همه میدانند و میدانیم که ماندن یا رفتن رهبر رژیم و نظام ولایت فقیه در نهایت، بستگی به تصمیم ملت دارد، حتا اگر خارجیها چنین تضمینی را به او بدهند
از سوی دیگر به نظر میرسد خامنهای با زیرکی به دنبال راهیست که در ظاهر، توپ این بازی را به زمین دستگاه دیپلماسی یا مجلس شورای اسلامی و یا مجلس خبرگان بیندازد (نگاه کنید به گفتههای وی: «من دیپلمات نیستم، من انقلابیم و حرف را صریح
و صادقانه میگویم. شما (آمریكاییها) اسلحه را مقابل ایران میگیرید و
میخواهید مذاكره كنید، ملت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد.») و مثلا ایجاد ارتباط با آمریکا را خواستهی دستگاههای دیگر که مثلا نمایندگی ملت را به عهده دارند، وانمود کند، همانگونه که احمدینژاد و صالحی اجازه یافتهاند، هردو از اظهارات بایدن که گفته بود در صورت تمایل رهبر ایران، واشنگتن آماده مذاکره مستقیم است، استقبال کردند و آنرا مثبت توصیف نمودند و نیز لاریجانی رییس مجلس حدود ۱۰ روز قبل گفت مذاکره با مجلس خط قرمز نیست
به باور من اما همچنان خود خامنهای از همه مشتاقتر است تا این رابطه هر چه زودتر برقرار شود و مخمصهای که با دستان خود در آن گرفتار آمده و هم مردم را در آن گرفتار کرده، به خیال خاماش برطرف شود. خامنهای هنرپیشه خوبیست و این بار نیز دارد فیلم بازی میکند برای
خوراک رسانههای داخلی و آن دست از طرفداراناش که هنوز میپندارند رهبرشان
دشمن آمریکاست. همه بسترها از یکی دو ماه گذشته برای گفتگوی مستقیم - آشکار یا پنهان - فراهم شده و همه نشانهها حاکی از آن است که
این ارتباط خیلی زود برقرار خواهد شد